loading...
فروش خدمات باغبانی
نهال بازدید : 2433 جمعه 07 اسفند 1394 نظرات (0)

مرتع داری

 

الياف خام

شامل مخلوطي از مواد مختلف مانند سلولز، همي سلولز، پنتوزان ، هگزوزان ، لينگين ، کوتين، سوبرين و بالاخره مقدار معيني ترکيبات ازت دار و مواد معدني است. ساقه بيش از ساير اندامهاي گياه و ميوه و ريشه و غده کمتر از اندامهاي ديگر داراي الياف مي باشد. کاه غلات 40 تا 45 درصد – علوفه خشک 20 تا 45 درصد – دانه غلات 2/0 تا 10% و فرآورده هاي غذاي صنعيت 1 تا 30 درصد داراي الياف است.

اثرات عوامل اقليمي در کميت و کيفيت نباتات مراتع
1) اثر نور : ترکيبات شيميايي و خواص گياهشناسي نباتاتي که در روشنايي فراوان مي رويند. بسيار متفاوت از نباتاي است که در سايه مي رويند سايه علاوه بر آنکه جذب و تحليل مواد مورد گياهان را کاهش مي دهد در ميزان محصول نيز نقصان ايجاد مي نمايد. در دانمارک تجربه نشان داده است که مراتع و چراگاه هاي غير مشجر 5 تا 10 برابر مشجر و جنگلي در ازدياد وزن و شير دام مؤثر بوده است. همچنين قدرت باروري وام در چراگاه هاي مشجر حدود يک قوم کاهش مي يابد.

2) اثر گرما : حرارت محيط و فصل علاوه بر ازدياد عملکرد کمک مؤثري در ازدياد علوفه و نيز طولاني شدن مدت چرا مي نمايد. طوري که مدت چرا در نواحي مناسب مانند جنوب ايران مي تواند در تمام طول سال و در مناطق معتدل بيش از 200 روز و در نواحي کوهستاني کمتراز 80 روز در سال به طول انجامد. حرارت به طور غيرمستقيم در افزايش فرآورده هاي دامي نيز مؤثر است.

اثر ميزان نزولات :
عملکرد مزارع زير کشت علوفه (کشت اصلي يا مخلوط) بستگي به ميزان بارندگي ساليانه دارد . هنگامي که نزولات بين 800 تا 900 ميلي متر ساليانه باشد، ميزان عملکرد به حداکثر مي رسد ولي هر اندازه بيش از اين مقدار بر نزولات آسماني افزوده گردد از عملکرد کاسته خواهد شد. ضمناً بايد به اين نکته توجه داشت که افزايش بارندگي از حرارت محيط و دوام رشد و نمو گياه کاسته و ميزان اسيديته خاک را افزوني مي دهد.

احتياج نباتات به آب :
برخي از نباتات مراتع و چراگاهها رطوبت دوست و برخي خشکي دوست است و بالاخره برخي ديگردر حد وسط اين دو گروه قرار گرفته اند که (mesophytic) ناميده مي شوند. انتخاب سطح زير کشت و نوسانات ميزان محصول و غيره عواملي است که بستگي تام به ميزان آب موجود در دسترس جهت کشت مراتع دارد. ضمناً ساختمان خاک اراضي مراتع نيز يکي از شرايطي است که به ميزان آب موجود و در دسترس بستگي دارد. جذب آب توسط کلوئيدهاي خاک قدرت عملکرد مراتع را بهتر از نباتات زراعتي مشخص مي نمايد. به عبارت ديگر مراتع پرپشت و متراکم به آب بيش از مواد غذايي موجود در خاک احتياج دارد.
زمين مراتع پرپشت معمولاً بايد در دوره رشد و نمو نباتي به حالت اشباع از آب باشد و علت آن در درجه اول نتيجه شکل ريشه نباتات از نظر طرز پراکندگي انشعابات و سطحي بودن آنها (ريشه افشان) و نيز سطح زياد برگها و تراکم زياد نبات در واحد سطح مي باشد.
نباتات علوفه اي گندميان براي توليد يک کيلوگرم ماده خشک به حدود 800 ليتر آب نياز دارند و اين دو برابر نياز گياهان خانواده چغندر قند براي توليد يک کيلوگرم ماده خشک است. به طور کلي تصور مي رود که حدود 33 درصد از آب باران مورد استفاده گياه قرار مي گيرد و 67 درصد مابقي به صورت جريان سطحي در روي زمين، تبخير به صورت آزاد و يا نخود در خاک است.
از آنجايي که همواره ارتباط مستقيمي بين ناحيه ريشه گياهان و آب تحت الارض وجود دارد و هر چه نفوذ آب تحت الارض کمتر باشد و يا به تدريج صورت گيرد قدرت استفاده و کشش ريشه اي زيادتر است ، چنانچه در مواردي به سبب نامناسب بودن ساختمان خاک و نفوذ سريع آب تحت الارض ريشه ها نتواند خود را به ناحيه مکش زمين برساند رابطه ريشه و آب قطع شده گياه از بين خواهد رفت.
همانطور که مي دانيد بيش از 90 درصد ريشه گياهان گرامينه فقط در عمق 5 تا 10 سانتي متري خاک نفوذ مي کند و تنها عده قليلي از آنها قادر هستند خود را به عمق 50 سانتي متري خاک برسانند. چنانچه آب تحت الارض به تدريج در خاک نفوذ نمايد ريشه ها نيز به تدريج رشد خود را در جهت نفوذ آب ادامه مي دهد. اصولاً بهترين عملکرد محصول را از نظر فصلي زماني مي توان به دست آورد که زمين در زمستان خشک و در تابستان مرطوب باشد.
هر اندازه آب تحت الارض در خاک هاي سبک و شني بالاتر و در خاک هاي سنگين يا رسي پايين تر باشد رشد و نمو نباتات مراتع بيشتري گردد. به طور کلي حرکت آب تحت الارض موجب نفوذ هوا و احياء نمودن خاک مي شود و در نتيجه امکاناتبوجود آمدن ريشه هاي زيادتر و بهتر فراهم مي گردد. نباتات علوفه اي گرامينه که در مناطق خشک به عمل مي آيند بهتر مورد تغذيه دام قرار مي گيرند تا گياهاني که در نواحي مرطوب رشد و نمو مي نمايند.

اثر ارتفاع و فرم زمين :
افزايش ارتفاع موجب کاهش گرما و طولاني شدن دوره رشد و نمو گياه و مدت چرا مي گردد. ارتفاعات متوسط و کوهپايه و دامنه ها به طور کلي مناسب ترين محيط جهت رشد و نمو نباتات مراتع است و از نظر اقتصادي نيز مقرون به صرفه مي شود. اگر چه ضلع جنوبي تپه هاي کم ارتفاع احتمالاً محصول کمتري مي دهد ولي در مقابل گياهان آن داراي ترکيبات کاملي است و با ميل و رغبت فراواني از طرف احشام چرا مي شود. در شيب هاي غربي به سبب بارندگي بيشتر محصول فراوانتري به دست مي آيد. در شيب هاي شمالي کمبود نور و حرارت در ميزان محصول و پايداري نباتات و ارزش علوفه اي آنها تأثير بدي خواهد گذاشت. بالاخره در شيب هاي شرقي خطر يخبندان زياد خواهد بود. همزمان با افزايش ارتفاعات بايستي به نکات زير توجه بيشتري نمود :
1) ازدياد نزولات آسماني – رطوبت هوا- ابر و شستشوي خاک
2) شدت تابش خورشيد در روزهاي بدون ابر
3) مشکلات در مورد حمل و نقل وسايل و دام – تهيه زمين و به طور کلي کاشت، داشت، برداشت
4) کاهش ميزان محصول
5) صرف انرژي زياد اقسام جهت رسيدن به علوفه مراتع
6) انتقال امراض از ناحيه اي به ناحيه ديگر
7) خسته شدن دام
8) چراي مفرط در ارتفاعات سبب فراهم نمودن شرايط فرسايش مي گردد.

اثر باد
زمين هايي که داراي پوشش گياهي به ويژه گياهان علوفه اي گرامينه ي باشد در مقابل بادهاي شديد و مداوم نسبت به زمين هاي زراعتي سخت و يا حتي جنگلي کمتر حساس مي باشد. شدت زياد بادر در ارتفاعات سبب شکسته شدن نباتات علوفه اي گرامينه مي شود و اين امر توأم با چراي مفرط موجب فرسايش خاک مي گردد. از نظر تغذيه دام بايستي به اين نکته توجه داشت گياهاني که در فصول خشک سال به عمل مي آيد داراي فسفر کمتري هستند و گياهاني که در نواحي مرطوب و فصول پرباران سال به عمل مي آيند پتاس کمتري دارند.

روش تکثير گياهان مراتع :
 – تکثير به وسيله بذر :
بايد متذکر شد که اکثر نباتات يک ساله به وسيله بذر ازديا حاصل مي نمايند ولي اکثر نباتات علوفه اي گرامينه که چند ساله هستند به صورت غير جنسي تکثير پيدا مي کند و برخي از آنها به وسيله بذر تکثير مي يابد و چنانچه در شرايط مناسب رشد و نمو قرار داده شود گياه جديدي از آن توليد مي شود. ريشه گياهان مناطق خشک بلافاصله پس از سبز شدن تا اعماق زيادي در خاک فرو مي رود تا بتواند احتياجات خود را اعم از آب و مواد غذايي از طبقات زيرين خاک برطرف سازد. براي نمونه ريشه گون (Astragalus sp) يک ماده پس از سبز شدن با وجودي که داراي ساقه و برگ بسيار کوچکي مي باشد تا حدود يک متر در خاک فرو مي رود.

تکثير به وسيله ريزوم يا ساقه هاي زيرزميني :
اکثراً هنگام چرا در مراتع ساقه هاي گلدهنده يا ساقه هاي هوايي نبات به وسيله دام چريده مي شود و چنانچه در معرض چراي مفرط قرار گيرد کاملاً از بين مي رود. تکثير غيرجنسي يا تکثير نموي نباتات مراتع بيشتر به وسيله ريزوم انجام مي پذيرد. ريزوم داراي ذخيره مواد غذايي است که در خدمت مناسب مورد استفاده نبات قرار مي گيرد. توليد ساقه هاي هوايي از محل هاي مختلف ريزوم و تکثير به وسيله ريزوم در مراتع حائز اهميت فراواني است چه با دارا بودن ذخائر زياد در زماني که ساقه هاي هوايي مرتعي در معرض چراي مفرط قرار گرفته باشد عمل توليد مثل را در نبات انجام مي دهد. گياهاني که داراي ريشه هاي ريزوم دار هستند. داراي رشدي دو ساله و يا چند ساله هستند. چند نمونه از آنها را به عنوان نمونه معرفي مي کنيم :
 ويژز (Agropron junceum)
 چچم (lolium sp phalaris)
 ولي چب (poa pratersis)

تکثير به وسيله ساقه هاي هوايي خزنده يا استوان :
در فصل زمستان و بهار که سطح خاک مرطوب است تکثير بعضي از نباتات علوفه اي مرتع به وسيله اين ساقه هاي هوايي خزنده صورت مي گيرد به عنوان نمونه مي توان از گياهاني چون :
 شبدر سفيد (Trifolium repens)
 مرغ (cynodon dactylon)
 تمشک (Rubus sp)
 نوعي بونو (Aeluropos) نام برد

تکثير به وسيله پياز :
جو پيازدار (Hordeum bulbsum) داراي ساقه هاي قطور زير زميني است که محتوي ذخائر غذايي فراواني است و موجب رشد و نمو نهال جديد مي گردد.
انواع نباتات مرتعي :
1) نباتات يکساله مراتع : به گياهاني اطلاق مي شود که پس از طي يک سال زراتي يا يک دوره رشد و نمو بعد از توليد بذر از بين مي روند. نباتات يکساله پاييز (زمستانه) آنهايي است که درپاييز شروع به رشد و نمو کرده و در طول زمستان فعاليت نموي خود را دنبال نموده و در اوايل يا اواسط بهار از بين مي روند و نباتات يکساله مراتع بهاره ( تابستانه ) برعکس نوع زمستانه – پاييزه عمل مي کنند.

گياهان با دوام کم : (Ephemerals)
گياهاني که داراي رشد سريع باشد و از نظر اندازه کوچک هستند و بزودي از بين مي روند مانند miniuartia picta , Holosteum umbellatum و ceratocep hallus falcatus
گياهان يکساله بهاره : (spring Annuals) رشد و نموي سريع نداشته و قبل از تابستان و يا در طول آن از بين مي روند . مانند شمعداني عطري، شنبليله، جو هرز، منداب
گياهان يکساله ديررس: (Late Annuals) رشد و نمو اين نباتات در طول مدت تابستان و پاييز ادامه داشته و اغلب داراي اندازه اي بزرگ مي باشند. مانند علف شور، سورمه صحرايي، وسمه ، فرفيون

گياهان يکساله خاردار spiny Annals : مانند نوعي گل گندم (centaurea phylloce phala) و کافشه (corthamus flarescens)

نباتات چند ساله مراتع : (perennials crops) به طوري که قبلاً اشاره شد اکثر نباتات چند ساله به وسيله ساقه هاي زيرزميني در خاک زنده مي ماند و معمولاً از طريق بذر و استولون و ريزوم تکثير مي گردد. اين نوع تکثير خود به خودي گياهان علوفه اي چند ساله مراتع از لحاظ مخارج احداث يا جلوگيري از خسارات و صدماتي که ممکن است در بعضي مواقع به وجود آيد کمک بزرگي به مرتع داري مي نمايد. به عنوان نمونه مي توان از آلاله ، لاله ، مورغا، چبر نام برد.

گياهان دسته اي دائمي : (cespitose pernnils) اين گياهان داراي تعدادي ساقه متراکم و دسته اي مي باشند . مانند زنبق و سمار تکمه اي .

گياهان دائمي خزنده : اين گياهان داراي فعاليت استون و ريزوم مي باشند و اغلب در زمين هاي زراعتي و دائر جزو فلسهاي هرز محسوب مي شوند مانند بلد گوشه، اويارسلام، تنوع

گياهان دائمي استولن دار : اين گياهان داراي ريشه و ساقه هاي خزنده روي زمين هستند مانند بونو، شبدر توت فرنگي

گياهان دائمي بدون مانند : اين گياهان چند ساله و بدون ساقه هاي کوتاه دارند مانند اسپرس و گون

گياهان دائمي ساقه گسترده : اين گياهان داراي ساقه هاي گسترده و پهن در سطح زمين هستند مثل پيچيک، ديو سفيد

انواع گونه هاي درختچه اي و درختي :
1) wody plunt in spiny cushion اين گياهان چتري شکل بوده و شاخ و برگ آن داراي تيغ هاي متراکمي مي باشند به عنوان مثال مي توان چوبک، نوعي اسپرس، گون (Astragalus sp) و کلاه ميرحسن اشاره کرد.

2) small sh rubs : اين نوع از گياهان رشد بوته اي داشته و قسمت چوبي آنها از 30 سانتي متر تجاوز نمي کند مثل ارنک، درمنه، نوعي مريم نخودي (Teucrium sp) و سنجته

3) بوته هاي کوچک خاردار : اين نوع از گياهان داراي ساقه هاي چوبي و باريک هستند مثل آبنوس ، گون، کلاه مير حسن ( Acantholimon spp)

بوته ها : ارتفاع قسمت چوبي اين گياهان بيش از يک متر نمي باشد مانند قيچ، پرخ ، اشنان
بوته هاي خاردار: مانند دره ، لگجي ، گون
درختچه ها : اين درختچه ها ارتفاعي بين 2 تا 3 متر دارند و اغلب بدون ساقه يا ساقه هاي کوتاهي مي باشند و انشعابات آنها را محل قاعده صورت مي گيرد مانند : بادامک، اسکنبيل ، بلاخور
درختچه هاي خاردار : مانند ارجنک، ارژان ، آسه
درختان : داراي ساقه هاي مشخص بوده و ارتفاع آنها به چندين متر مي رسد مثل زالزالک (درختچه خاردار) و نوعي کرت، فرنوب و نوعي بنه (pistacia atlantica) و گز شاهي
نباتات علوفه اي گرامينه که به علت داشتن ريشک و خار به احشام خسارت و صدمه وارد مي آورد زياد هستند و باعث کاهش ارزش پوست اين حيوانات مي شوند.

خصوصيات و چگونگي مراتع
چراگاه هاي دائمي سرسبز شمال ايران در کناره هاي درياي خزر و مناطقي که بارندگي ساليانه بيش از 50 ميلي متر مي باشد. منبع غذايي مهم و با ارزشي براي احشام کشور محسوب مي ردد. اين نواحي مي تواند علوفه سبز پر ارزش و متنوعي به صورت طبيعي عرضه دارد. نباتات علوفه اي مراتع به طور غير مستقيم زمين را حاصلخيز نموده از فرسايش بادي و آبي جلوگيري مي نمايند. ضمناً کشت علوفه اي موجب افزايش هوموس خاک نيز مي گردد. يکي ديگر از محاسن مراتع و چراگاههاي مختلف احتياج کمتر بکار و يا به عبارت ديگر حصول به حداکثر عملکرد در برابر کار کمتر مي باشد. مشخصات اصلي مراتع عبارتست از دوام مخلوط يا ترکيب تعدادي انواع نباتات مختلف و متناسب علوفه اي چنين مخلوطي از نباتات مراتع ترکيبي بوجود مي آورد که با پيروي از نحوه معين نگهداري وضع متعادلي جهت رشد و نمو گياهان ايجاد مي نمايد. به طور کلي حد فاصل بين جنگل و اراضي زراعتي مراتع مي باشد.
نکات ذيل زمين هاي زراعتي را از مراتع دائمي متمايز مي نمايد :

1) مراتع دائمي نيازي به کارهاي ساليانه نظير شخم و ديسک – تهيه زمين – بذر پاشي و امثال اين کارها ندارد
2) نباتات علوفه اي مراتع داراي قدرت رشد و نمو مداوم بوده و بدون وقفه مي توان از آنها استفاده نمود
3) نباتات مراتع در کليه فصول سال فعاليت دارد و پس از برداشت احتياجي به آيش گذاشتن زمين نمي باشد
4) نباتات مراتع کمک فراواني به حاصلخيزي زمين نموده از فرسايش بادي و آبي خاک جلوگيري مي نمايد
5) از نباتات علوفه اي مراتع مي توان جهت سيلو – علوفه خشک و يا چراگاه استفاده نموده و اين خود مي تواند يکي از مزيتهاي مهم آنها به شمار رود.
مراتع را بر حسب محل وضع اقتصادي زارعين مي توان به دو نوع تفکيک نمود
1) مراتع مطلق
2) مراتع انتخابي
محل هايي که اجباراً بايستي به مراتع اختصاص داده شود عبارت است از :
1) مناطقي که دائماً بيش از حد مرطوب يا آبگير باشد و نواحي اي که زهکشي در آن از نظر اقتصادي مقرون به صرفه نمي باشد و بالاخره مناطقي که امکان دارد غفلتاً با سيلاب مواجه شود
2) خاک هاي خيلي سنگين که مناسب کشت نباتات زراعتي نيست و يا در معرض خطر هجوم علف هاي هرز يا يخبندان قرار گرفته باشد و سنگلاخي باشد.
3) مناطقي که در آن به سبب بارندگي زياد دوره رشد و نمو کوتاه باشد و يا به عبارت ديگر شرايط آب و هوايي م حل کشت مقرون به صرفه براي کشت غلات نباشد و يا بالاخره در نقاطي که نباتات ديگر رشد و نمو ننمايد.
4) شيب هايي که انجام عمليات زمين براي نباتات زراعتي در آنها به دشواري انجام پذيرد و ضمناً بايستي جهت جلوگيري از فرسايش همواره سطح آن پوشيده از گياهان سبز باشد.
در ايران آنچه را که بايد از نظر پراکندگي محل مراتع مورد توجه قرار داد تنوع محل مراتع است. نواحي شمال – دشت مغان – گرگان – سرخس و کردستان و لرستان محل هاي مناسب براي مرتع کاري مي باشد. دامنه هاي زاگرس و البرز چراگاه هايي را به وجود مي آورد که در مقام خود حائز اهميت فراواني مي باشد. نواحي خشک با بارندگي کم و اراضي مخصوص کشت گياهان زراعتي از جمله مناطق نامساعد جهت مرتع کاري است. کناره هاي درياي خزر و نواحي مشابه ديگر به علت رطوبت زياد هوا و بارندگي فراوان اکثراً براي نباتات زراعتي توليد اشکال مي نمايد و بيشتر جهت مرتع کاري با احداث چراگاه مناسب مي باشد.
عوامل و اساس مرتع داري وروش هاي کاهش اثرات منفي نباتات سمي و فصل چرا و ...
عوامل و اساس مرتع داري :
مناطقي که به مراتع اختصاص داده مي شود بايستي زمينهايي باشد که احتياجي به آبياري نداشته باد. اين گونه اراضي به علت داشتن شيبهاي تند و کوهستاني بودن و به علاوه کمي نزولات آسماني جهت کشت گياهان مزروعي مناسب نمي باشد. از نظر ديگر اين مسئله روشن است که معمولاً احشام مايلند به طريقي که تربيت شده و در محلي که به آن خو گرفته اند چرا نمايند. برخي حيوانات داراي نيروي زيادي بوده قادرند مسافات طولاني و صحراهاي خشک و کم آب و علف را تحمل و طي نمايند. براي نمونه مي توان حيوانات اهلي شتر و از حيوانات شکاري آهو را نام برد. گاو معمولاً در اراضي مسطح و هموار چرا مي نمايد و به نقاط کوهستاني که داراي شيب مي باشد و به ويژه به نواحي سنگلاخي علاقه چنداني ندارد. بهتر است گاو شيري را به جاي چرانيدن در چراگاه هاي جلگه اي و کوهستاني در چراگاه هاي اطراف شهر و يا در طويله به وسيله تعليف علوفه سبز يا خشک تغذيه و نگهداري نمود.
جنگل هاي مسطح شمال ايران محل مناسبي براي چراي گاو مي باشد. در ايران تنها شيب دامنه ها در وضع چراي يک مرتع مؤثر نمي باشد بلکه شرايط و عوامل ديگري مانند نوع نباتات و فاصله مرتع تا آب نيز نقش عمده اي به عهده دارد. گوسفند و بز احشامي هستند که به خوبي مي توانند از مراتع طبيعي ايران استفاده نمايند چون که قادرند در دامنه ها و نقاط صعب العبور چرا نمايند. گوسفند به نواحي نيمه خشک که داراي گياهان گون، ورک و درمنه است علاقه مند است. بز بهتر از گوسفند مي تواند از مواهب طبيعي انواع مراتع ايران استفاده نمايد و در دامنه هايي که در اثر بي ميلي گاو چريده نشده است به چرا مشغول گردد. بز در مقابل گرسنگي و تشنگي مقاومت بيشتري از خود نشان مي دهد. بز کوهي به بندهاي کوهستاني علاقمند است.
بين دام هاي اهلي گاو بيشتر از ساير حيوانات نسبت به آب حساس است و بايستي همواره سير آب گردد، در حالي که شتر در مقابل بي آبي طاقت فراواني از خود نشان مي دهد، چنانچه اسب با علوفه آبدارتعليف گردد چند روزي مي تواند در مقابل بي آبي طاقت آورد و در صورتي که در هواي خشک و گرم علوفه آبدار باشد، طاقت آن به بي آبي کمتر است. گوسفند نيز چنانچه علوفه آبدار باشد طاقتش نسبت به کم آبي زياد است و حتي مدت طولاني تري از اسب در مقابل بي آبي استقامت مي نمايد.
خوش خوراکي نباتات يکي ديگر از عوامل اصلي مرتع داري را تشکيل مي دهد زيرا هر نوع دام از نباتات بخصوصي تغذيه مي نمايد. از اين رو لازم است نوع دام مراتع را متناسب با نوع علوفه ونباتات مراتع مربوط انتخاب نمود تا از طرفي دام از علوفه موجود حداکثر استفاده را بنمايد و از طرف ديگر مراتع از چراي بي رويه و غير منظم محفوظ بماند.
بايد توجه داشت که اسب فقط از نباتات تيره گرامينه تغذيه مي کند و از اين لحاظ به گونه هاي ديگر مقدم است. بنابراين مي توان گفت که نباتات تيره گرامينه براي اسب از ساير نباتات علوفه اي خوشخوراک تر است. گوسفند در انتخاب نوع علوفه چندان دقيق نمي باشد و با هر نوع علوفه اي سد جوع مي نمايد. بز از هيچ نوع نبات و درختچه اي که در مسير خود بيابد روي نمي گرداند و بيشتر شن زارها و زمين هاي خشک را براي چرا انتخاب مي کند. در انتخاب نوع مرتع براي گوسفند بايستي توجه داشت که گوسفند همواره مايل است در زير سايه درختان چرا نمايد و از اين لحاظ چرا گاه هاي مشجر را بر ساير چراگاههاي غير مشجر ترجيح مي دهد.
يکي ديگر از خساراتي که در اثر چراي دام درمراتع جنگلي پديد مي آيد لگدمال شدن نهال جوان است که گاهي منجر به از بين رفتن آن ها مي شود. کت زدن درختان جنگلي يکي ديگر از خسارات ناشي از استفاده از مراتع جنگلي مي باشد. سرشاخه هاي درختان جنگلي که مورد تعليف قرار مي گيرند عبارت است از بلوط ، ممرز و داروش و فرنوب
بايستي مراتعي را که در اثر چراي مفرط يا پيش چرا کاملاً از بين رفته و به مراتع مخروبه و غير قابل استفاده تبديل گشته است و يا جامعه نباتي دامنه ها و يا بوته زارهاي اراضي متروک زراعتي را که به علت وجود آب ياعوامل ديگر از کشت و زرع بازمانده است با روش و اصول اساسي احياء نمود. جهت اصلاح و احياي اين گونه مراتع علاوه بر فرق نمودن صحيح بايستي مقداري بذر نباتات علوفه اي مخصوص نيز در آن اراضي کشت نمود.
اساس مرتع داري در وهله نخست اساس مرتع داري را مطالعه زمين و پي بردن به طرز استفاده از آن تشکيل مي دهد تا بتوان از آن طريق براي کشور درآمدي حاصل نمود. ضمناً بايستي فرسايش خاک اراضي و خطرات ناشي از آن و همچنين نوع زمين را مدنظر داشت . بعد از انتخاب محل مرتع بايستي علاوه بر کنترل چرا چند نکته مهم ذيل را مدنظر قرار داد.
 اهميت نوع دام در مرتع داري
 موقع چرا – فصل چرا و دوام چرا
 اهميت تناسب تعداد دام با ميزان علوفه اي که توليد مي شود
 توزيع مراتع يا پراکندگي احشام
 برنامه مشترک مرتع داري و دامداري

اهميت نوع دام در مرتع داري
بايستي دامهايي انتخاب شود که داراي مشخصات و خصوصياتي باشد که با نوع مرتع مرتبط باشد. زماني مي توان از يک مرتع به نحو احسن استفاده نمود که دام هاي انتخاب شده با نوع مرتع هماهنگي داشته باشد. در انتخاب نوع دام جهت چرا در مراتع بياستي سه عامل
الف) ايجاد چرا گاه جهت يک نوع دام بخصوص يا انواع دام ها
ب) انتخاب نوع دام متناسب با وضع مراتع
ج) تغيير در نوع دام جهت سودمندتر نمودن مراتع (وضع مراتع)

موقع چرا – فصل چرا و دوام
رعايت موقع چرا – فصل چرا و دوام چرا در حفظ ظرفيت مرتع بسيار مؤثر است و نسبت به آب و هوا – ارتفاع محل – رطوبت جو – نوع خاک و بالاخره وضع نباتات علوفه اي متفاوت مي باشد. در اينجا بايستي با اين نکته اشاره نمود، نباتات مراتعي که به وسيله احشام ايلات چرا مي گردد داراي شرايط رشد نمو بهتري نسبت به نباتات مراتع حوالي دهات مي باشد زيرا عشاير و ايلات چرا مي گردد داراي شرايط رشد و نمو بهتري نسبت به نباتات مراتع حوالي دهات مي باشد زيرا عشاير و ايلات به علت ييلاق و قشلاق کمتر مراتع را تحت فشار قرار مي دهند.
در ايران اکثر نباتات يک مرتع از خانواده هاي متعددي غير از گرامينه و لگومينوز مي باشد و بايستي در فصل چراي آن ها دقت زيادي به کار برده شود. چراي اين نوع نباتات بايستي در فصل به خصوصي صورت گيرد يا برخي از انواع کنگره هاي صحرايي را بايستي قبل از ظاهر شدن خار تحت چراي دام قرار داد. فصل چرا نباتات يکساله در بهار و گياهان چند ساله در تابستان پس از رسيدن مي باشد. نباتات علوفه اي گرامينه بوته اي را بايستي قبل از آنکه تا 15 تا 20 سانتي متر رشد نمايد مورد چرا قرارداد ولي نباتات علوفه اي گرامينه چمني را مي توان زودتر از اين موقع نيز چرا نمود.
يکي از معايب بزرگ چراي بي موقع و يا پيش چرا ايجاد اختلال در ترکيب و اجتماعات نباتات مراتع مي باشد. ضمناً خاک مراتع در ابتداي جهاد به علت بارندگي هاي زياد ( به ويژه در شمال) گل مي شود و در اثر رفت و آمد دام متراکم مي گردد. بهترين موقع و فصل چرا در مراتع هنگامي از سال است که مواد غذايي علوفه ي مراتع تشکيل و تکميل گرديده باشد و احشام از آن به حداکثر بهره مند شده باشند و در عين حال لطمه و زياني به مراتع وارد نيايد.

اهميت تناسب تعداد دام با ميزان علوفه اي که توليد مي شود
تعداد معقول دام در هر مرتع بستگي به وسعت مرتع – حجم علوفه ي توليد شده – شدت و دوام چرا – ضريب مصرف علوفه و بالاخره نحوه ي استفاده از مراتع مربوط دارد. چنانچه در مرتع تعداد دام با اصول فوق مطابقت داشته باشد آن مرتع همچنان بر جاي مانده هر ساله مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
ظرفيت مراتع کنوني ايراني به هيچ وجه متناسب با تعداد دام ها نمي باشد و به طوري که تخمين زده مي شود فشار دام ها بر اين مراتع حدود يک برابر ظرفيت واقعي آنها است. از اين نظر اغلب در اثر غفلت و بي اطلاعي و يا طمع دامداران مراتع تحت چراي مفرط قرار گرفته بقاياي سبز نباتات حتي نباتات نامطبوع و سمي که در مراتع باقي مانده است از بين خواهد رفت.
در کشورهاي اروپايي که داراي مراتع مرغوبي مي باشد به طور متوسط هر دو هکتار مرتع را به دو يا سه گاو جهت پروار بندي اختصاص مي دهند.

توزيع يا تناوب مراتع با پراکندگي احشام
چراي مفرط نه تنها بستگي به تعداد دام دارد بلکه اگر دام در يک ناحيه ي از مراتع متراکم گردد و يا به عبارت ديگر به طور نامنظم در سطح مرتع پراکنده شود خسارات متنابهي به وجود خواهد آورد. از اين رو جهت جلوگيري از چراي نادرست مراتع در نظر گرفتن پراکندگي صحيح دام لازم به نظر مي رسد. اثرات کمبود يا زيادي آب در مراتع را مي توان تا حدودي با حفر چاه و زهکشي برطرف نمود.
در امور مرتع داري کشور مسائل متعددي وجود دارد که متأسفانه به علت آشنا نبودن دامداران به طريق حل اين مسائل هر روز به اين مشکلات اضافه مي گردد. نابود کردن درختچه ها – سوزاندن – عدم کنترل چرا – درآمد کم در دامداري و استفاده پيش از حد ظرفيت مراتع مشکلات متعددي است که به چشم مي خورد. اين مسائل و مشکلات بيشتر در بيابان ها ديده مي شود. زارعين اغلب از درختچه هاي تاغ و ساير درختچه هايي که مصرف علوفه دارد براي سوختن استفاده مي کنند در حالي که در اين مناطق براحتي مي توان جنگلي براي استفاده ي سوخت از درخت گز و يا جغجغه احداث نمود. با جانشين نمودن دو درختچه ي فوق در بعضي مناطق گرم و خشک مملکت به جاي درختچه هايي که شاخ و برگ آن ها مصرف علوفه اي دارد مي توان تا حدودي از نابودي آنها جلوگيري به عمل آورد.

برنامه مشترک مرتع داري و دامداران
در حال حاضر دامداران طوايف کرد – لر – بختياري – قشقايي – ايل شاهسون و عشاير و قبايل مختلف ديگر طبق رسوم و آداب گذشته از ييلاق جهت چراي مراتع استفاده مي نمايند. ايلات و عشاير زمستان را در مراتع قشلاقي (گرم) و تابستان را در مناطق ييلاقي (معتدل) به سر مي آورند. مراتعي که در اثر قشلاق و ييلاق تحت چراي مفرط و بي رويه قرار مي گيرد به ترديج ارزش خود را از دست داده غير قابل استفاده مي گردد.
ييلاق به مناطقي اطلاق مي شود که معمولاً در فصل گرما مورد استفاده قرار مي گيرد. به همين جهت نيز علوفه هاي اين نواحي داراي کيفيت خوبي بوده و خوش خوراک مي باشد. در ايران مراتع ييلاقي فراواني وجود دارد که بايستي جهت احياء و استفاده ي بهتر توجه بيشتري به آن ها مبذول داشت. اين ييلاقات عبارت است از : کوهستان هاي آذربايجان – کردستان – لرستان – همدان – کرمانشاه – قزوين – فارس – بختياري – اراک – ملاير – نهاوند – تويسرکان – دامنه هاي جنوب البرز – شمال – خراسان – سهند – سبلان – فريدن و چهارمحال و غيره
مراتع قشلاقي که در صحراها و دشت هاي نسبتاً گرم قرار دارد در فصول سرد سال مورد استفاده قرار مي گيرد و عبارت است از : سرخس ترکمن صحرا – دشت گرگان – دشت مغان – جلگه ي خوزستان و فارس و اطراف کوير مرکزي – علاوه بر مراتع قشلاقي و ييلاقي که به آنها اشاره گرديد بايستي به مراتع ميان بند نيز که بين ييلاق و قشلاق قرار دارد و به مراتع بهاره و پاييزه مشهور است توجه خاصي مبذول داشت ( مانند اطراف درياچه ي هامون در سيستان)
جهت بهبود و احياي مراتعي که مدام مورد چرا قرار مي گيرد ايجاد وقفه اي در چرا به منظور تقويت نباتات و توليد علوفه ي کافي و متناسب لازم و ضروري به نظر مي رسد چنانچه چراي اين گونه مراتع در بهار به طور موقت تعطيل گردد گياهان آن در سال بعد علاوه بر تقويت جديد حيات نيز مي نمايد.
در اثر ايجاد تناوب در چرا و تقسيم مراتع به قطعات مختلف ساقه هاي زيرزميني و همچنين ريشه ي نباتات تقويت مي گردد . خوابانيدن دام در قطعات مراتع به جاي آغل مسئله اي است که بايستي مورد توجه قرار گيرد. قرار دادن نمک در مراتع مسئله ي ديگر است که در چراي دامها و مراتع قابل اهميت مي باشد زيرا دام با دسترس داشتن نمک سالم و با نشاط خواهد ماند و کمتر مورد حمله ي آفات و امراض قرار مي گيرد.

نباتات سمي مراتع :
وجود نباتات سمي در مراتع يکي از مسائل مهم مرتعداري مي باشد که بايستي بدان توجه فراواني نمود. گياهان سمي موجب خسارت زيادي از جمله مرگ و مير احشام و کاهش ارزش دام مي گردد. در اثر چراي مفرط و بي رويه اي که در کليه نقاط کشور صورت مي گيرد اکثر نباتات مفيد فرصت تکثير و ازدياد نيافته و به تدريج از بين مي روند. با از بين رفتن نباتات علوفه اي مفيد گياهان کم ارزش و سمي جانشين آنها مي شود و دام ها هنگام گرسنگي و يا عدم دسترسي به علوفه هاي خوشخوراک اجباراً از اين گونه نباتات تغذيه ي مي نمايند.
از بين بردن نباتات سمي با توجه به آب و هواي ايران مثمرثمر نخواهد بود. جلوگيري از پيش چرا يکي از نکاتي است که بايد مدنظر داشت زيرا در بهار قبل از آنکه نباتات علوفه اي هر مراتع ظاهر گردد نباتات سمي پديدار مي شوند و مورد چراي دام واقع مي گردند و بالنتيجه توليد خسارت فراواني مي نمايند. براي نمونه دامها از خوردن گون و يا زبان پس قفا صدمات زيادي مي بينند که گاهي منجر به مرگ آنها مي گردد.
روش هاي کاهش اثرات منفي نباتات سمي :
1) جلوگيري از چراي مفرط يک مرتع و يا بخشي از يک مرتع در بعضي موارد حيوانات به علل خاصي مانند بودن زير سايه درخت و يا نزديک بودن به آخور و يا محل آب فقط از قسمت هاي خاصي از مرتع تغذيه کرده و باعث از بين رفتن گياهان مناسب آن ناحيه مي شوند.

2) در صورت عدم تعليف دام باعلوفه خشک و يا با در دسترس قرارندادن علوفه سبز به احشام و تا زماني که حيوان به حد کافي سير نشده باشد نبايد آن را در مرتعي که داراي نباتات سمي مي باشد داخل نمود.

3) نمک براي دام ضروري مي باشد زيرا با در دسترس بودن مقداري نمک دام به تغذيه نباتاتي که بدانها چندان توجه نمي نموده ترغيب شده آنها را چرا مي کند.

4) مصرف مواد معدني از قبيل فسفر اشتهاي دام را زياد مي نمايد. ضمناً چنانچه مقداري گرد استخوان به خوراک دام اضافه شود. تلفات ناشي از مسموميت نباتات سمي کاهش قابل ملاحظه اي خواهد يافت.

5) برخي از نباتات در يک نوع دام به خصوص مسموميت ايجاد مي کند در حالي که براي ساير دامها سمي مي باشد. براي نمونه انواع دم اسبي ها (Equisetum sp) براي اسب و انواع زبان پس قفاها (Delphinia sp) و انواع لوپن ها(Lupinus sp) براي گاو توليد مسموميت مي نمايد.

6) چنانچه دامي دچار مسموميت شود بايستي قبل از رجوع به دامپزشک غذاهاي ملين به او خورانيد. تاکنون صدها گونه نباتي سمي شناسايي شده که تنها فقط تعداد محدودي از آنها براي دامها سمي مي باشد گل حسرت يا سورنجان (colchicum) انواع دم اسبي ها (Equisetu sp) و فرنيون (Euphorbia)
رابطه فرسايش و مرتعداري و روش هاي کشت و ...
رابطه فرسايش و مرتعداري :
بيشتر نواحي ايران داراي آب و هواي خشک و نيمه خشک مي باشد و به همين جهت مراتع طبيعي مي تواند به خوبي در حفظ آب و خاک اين گونه مناطق کمک شاياني بنمايد. از بين بردن پوشش سبز زمين موجب جريان شديد آب در سطح خاک گرديده ، ميليونها تن خاک شسته شده و از بين مي رود و خسارات فراواني از بهم خوردن سطح خاک زراعتي پديدار مي شود. پوشش نباتي از جريان شديد آب جلوگيري نموده در مقابل نفوذ آن را زياد مي نمايد. به علاوه پوشش سبز از تبخير آب نيز مي کاهد.

فرسايشي که بدون هيچگونه تأثير عوامل طبيعي در طول زمان انجام پذيرد فرسايش عادي يا فرسايش زمين شناسي خوانده مي شود. فرسايش عادي کيفيتي دائمي مي باشد. اين نوع تغييرات در سطح خاک هميشه مفيد بوده احتياجي به کنترل نمي باشد. به طور کلي فرسايش عادي به صورت طبيعي انجام مي شود و بشر تاکنون نتوانسته است آنرا تحت کنترل درآورد. شدت فرسايش بستگي تام به شيب و تراکم کشت نباتات منطقه مربوطه دارد. از آنجايي که فرسايش سريع اکثراً به دست بشر صورت مي گيرد بدون ترديد با به کار بردن اصول صحيح مي توان از آن جلوگيري کرد. مناطق داراي خاک هاي عميق و سرشار از مواد آلي نسبت به خاک هاي سطحي نشود. با پوشش نباتي اندک فرسايش کمتري نشان مي دهد.

مجزا شدن و انتقال خاک – نوع – مقدار و تراکم – پوشش نباتي – تراکم بارندگي – سرعت باد و ميزان شيب زمين از عوامل مهم فرسايش محسوب مي شود. آب هاي گل آلود – طوفان هاي شن که انتقال خاک را باعث مي شود. تجمع ترکيبات خاک به خصوص در مورد شن و سنگريزه – زيرکني بستر رودخانه – درهم کوبيده شدن صخره ها و بالاخره اثراتي که ريشه نباتي در خاک بوجود مي آورد. علل فرسايش سريع مي باشد. طغيان رودخانه هاي گل آلود و سيلابي در اراضي پست و بستر رودخانه ها ، تراکم سنگريزه ها بر سطح خاک مجاري سيلابها که باعث تندي شيب دامنه مي گردد، ظاهر شدن ريشه نباتات در سطح خاک – جريان شديد جويبارها در بهار و خشکي و کم آلي آنها در تابستان سيلهاي شديد – جويهاي گل آلود – خشک شدن چشمه ها و پايين افتادن آب تحت الارض و عوامل مشابه ديگر را مي توان علل فرسايش سريع دانست.

روش هاي کشت
1) بذر پاشي : بذر پاشي هنگامي با موفقيت توأم خواهد که پس از يک شخم سطحي و يا ديسک انجام پذيرفته باشد. زمان کشت را بايد مناسب با وضع و آب و هواي محل تعيين نمود – ولي اکثر نقاط بذر پاشي در فصل پاييز انجام مي شود. بذرپاشي تپه هاي مشجر قبل از ريزش برگ درختان در پاييز به علت قرارگرفتن بذر در زير برگ که خود نوعي پوشش محافظ محسوب مي شود موفقيت آميز خواهد بود . در ايران زير خاک نمودن بذر در مراتع موجب کاهش اثرات سوء تابش مستقيم خورشيد و خاک هاي پرک و نرم مي گردد. کشيدن زنجير – دندانه و يا گذراندن احشام از روي مزرعه بذر پاشي شده ي مي تواند کمک بزرگي به دفن کردن بذر بنمايد. مي توان در روي تپه ها شخم سطحي – شياري و يا فارودر دور تا دور تپه زد و سپس بذرها را محدود و محصور در اين شيارها نمود. فاصله اين فاروها ممکن است بين 1 تا 4 متر باشد. با ذخيره شدن آب در شيارهاي احداث شده امکان رشد و نمو بهتر براي گياهان فراهم مي گردد.
تهيه زمين :
هنگام تهيه زمين بايد به وسائلي که جهت کشت در دسترس قرار دارد توجه نمود. براي تهيه زمين خصوصاً در کوهپايه ها بايد از شخم زدن مداوم که اولاً هزينه زيادي در بر دارد و ثانياً موجب مخلوط شدن خاک تحت الارض با سطح الارض مي گردد اجتناب نمود.
تهيه زمين مراتع به شرايط آب و هوا – پوشش گياهان موجود – گونه ايکه بايد کاشته شود و همچنين شرايط فيزيکي خاک بستگي دارد.
هنگامي مي توان گفت بستر خاک نبات مرتعي خوب تهيه شده که اولاً سفت و ثانياً داراي ذخيره رطوبت کافي باشد. معمولاً اين اعمال با ديسک سبک و سطحي تکميل مي گردد. خاک هايي که پوک يا سبک بوده يا شخم عميق خورده باشد نمي تواند کاملاً با بذر تماس بگيرد در اين گونه موارد بايد از غلطک استفاده نمود تا اولاً بذر با خاک زياد شود و ثانياً تسهيلاتي در انتقال آب تحت الارض فراهم گردد.
در احياء مراتع کشور مسئله مهمي که بايد قبل از کشت به آن توجه نمود چگونگي تهاجم گياهي به گياه ديگر است در ترکيب يا مخلوط نباتات بايد از کاشت متراکم نباتات يکساله در داخل جلوه نباتات چند ساله اجتناب نمود.
در پاييز مي توان اقدام به کشت غلات کرده و در بهار آنرا برداشت نمود و سپس در پاييز سال بعد بدون انجام شخم و تهيه زمين جاي غلات را با بذرپاشي و زدن يک ديسک سبک به نباتات علوفه اي گرامينه اختصاص داد. اجراي مداوم اين برنامه يکي از روش هايي است که به وسيله آن مي توان پس از چند سال موجب پوشش گياهي زمين و سرسبزي آن گرديد.
بذر افشان
براي به کار بردن بذر افشان بايد خاک نرم و مسطح و ماري از هر گونه سنگ و کلوخه و بوته هاي مختلف نباتات باشد. بعضي بذرافشان هاي مخصوص وجود دارد که مي توان آن را در سراشيب هاي بيش از 60 درجه نيز به کار برد. اين وسيله مکانيکي کمک شاياني به سرعت بخشيدن به بذرپاشي در مناطق وسيع و گسترده مي کند. چون بذر اکثر نباتات علوفه اي مراتع ريز مي باشد لذا بايستي آنها را در عمق خيلي کمي که بيش از دو سانتي متر نباشد دفن نمود. ميزان بذر کاشته شده بايد به اندازه اي باشد که بتواند از رطوبت موجود حداکثر استفاده را بنمايد چون گاهي اوقات کشت بذر کم سبب هجو علف هاي هرز مي گردد.
فصل کشت
يکي از عواملي که زمان کشت را تعيين مي نمايد ميزان نزولات آسماني محل مي باشد. با توجه به حداقل و حداکثر بارندگي يک منطقه و آشنايي به وضع رشد و نمو نباتات علوفه اي مراتع مي توان به زمان مناسب کشت پي برد. چنانچه نزولات آسماني يک منطقه در زمستان زياد باشد مسلماً بايد در پاييز اقدام به کشت نمود و اگر بارندگي يک ناحيه در تابستان به اندازه کافي باشد بايد زمان کشت را به بهار منتقل نمود.
برف نيز مانند بارندگي هاي زمستانه در انتخاب فصل کشت نقش مهمي به عهده دارد. برف گياهان جوان را از سرماي زمستانه حفظ مي نمايد. در مناطقي که زمستان سرد و سطح خاک آن عاري از پوشش باشد بهتر است زمان کشت را به بهار منتقل نمود. در مناطق معتدل زمان – کشت را بايد قبل از آغاز حداکثر بارندگي انتخاب کرد.
انتخاب گياه مناسب جهت کشت :
قبل از انتخاب نوع گياه بايستي با انواع نباتات علوفه اي ويژه مراتع محل مربوط توجه کامل نمود. چنانچه وضع اکولوژيکي محل اجازه دهد بهتر است در ترکيب نباتات مراتع از انواع گياهان خانواده لگومينوز که مي تواند از يک طرف به ازت زمين و از طرف ديگر به توليد ازت مورد نياز گياهان لگومينوز کمک کند استفاده نمود. مضافاً به اينکه گياهان خانواده لگومينوز جيره غذايي احشام را نيز تا حدودي تکميل مي نمايد.

قصيل : از قديم الايام در ايران متداول بوده و امروزه از طرف کشورهاي خارج به عنوان فراهم نمودن علوفه براي اوايل بهار توصيه مي شود.
قصيل عبارتست از کشت جو در پاييز و استفاده از آن جهت تعليف در اوايل بهار يعني هنگامي که علوفه کمياب مي باشد. علاوه بر جو مي توان از انواع غلات(چنانچه از نظر اقتصادي مناسب باشد) نيز استفاده نموده مخصوصاً در نواحي کوهپايه ها و تپه ها نقاط مختلف کشور . البته در شرايطي که امکان کشت نباتات علوفه اي چند ساله وجود داشته باشد بهتر است از آنها براي پوشش زمين و احياء مراتع استفاده نمود.
مزيتهاي استفاده از انواع گونه هاي گياهي در مراتع (کشت مخلوط)
1) هر يک از مناطق داراي شرايط مختلفي از لحاظ خاک، رطوبت و شيب و غيره مي باشد که در کاشت مخلوط احتياجات غذايي هر يک از گياهان به نحوي تأمين مي گردد.
2) از آنجايي که ريشه نباتات مختلف داراي عمق متفاوت مي باشد، کشت مخلوط گياهان امکان استفاده از ارطوبت مواد غذايي اعماق مختلف خاک را فراهم مي آورد
3) در کشت مخلوط گياهان هر نباتي در يک فصل بخصوصي نمو نموده علوفه توليد مي نمايد
4) در کشت مخلوطي که انواع گياهان لگومينوز منظور شده باشد تعادلي نسبي در تغذيه احشام فراهم مي گردد.
5) بعضي از گياهان مخلوط ممکن است اثر منفي و مناسبي بر روي گياهان ديگر داشته باشد. براي نمونه توليد ازت به وسيله نباتات لگومينوز و استفاده آن به وسيله گياهان علوفه اي لگومينو.

احياء مراتع : (دسته بندي منطقه اي ايران)
در احياء مراتع بايد متناسب با وضع اکولوژيکي هر ناحيه گياه بخصوصي را انتخاب نمود. جهت احياء استان آذربايجان که داراي زمستان هاي سرد و رطوبت ناکافي است و منطقه اي بادخيز است. (بيشتر نزولات آن در بهار است) و همچنين به منظور جلوگيري از باد رفتگي هاي شديد بايستي در انتخاب نبات مناسب وقت فراواني نمود. کشت مراتع را در اين انسان بايد در فصل پاييز انجام داد. از گياهان مناسب مي توان به گااوبا(Agropyron cristatum) و علف پشمکي اشاره کرد.
استان خوزستان در تابستان داراي آب و هواي گرم در زمستان آب و هواي معتدل توأم با فرسايش بادي است. از اين لحاظ براي جلوگيري از فرسايش و به کار نبردن وسائل مختلف کشاورزي از جمله شخم مي توان به جاي استفاده از سودان گراس (نوعي ذرت خوشه اي ) بذر نباتات علوفه اي گرامينه مناسب را کشتکرد و سپس بذر را با ديسک سبک در زير خاک پنهان نمود. در استان خوزستان شبدر را بعد از برداشت برنج در جاي آن مي کارند.
از گياهان مناسب اين مناطق مي توان به خيو، سورمه صحرايي، ارزن و بونو اشاره کرد.
در برخي مناطق کشور که نزولات زمستانه فراوان توأم با برف سنگين در ارتفاعات و خاک آن نيز کمي شور مي باشد مي توان جهت احياء مراتع گياهان گندميان مثل festuce elatior , Agropyron elengatum کشت نمود. همچنين از گياهاني مثل يونجه معمولي، علف باغي، علف پشمکي ، اردو نيز مي توان استفاده کرد.
در برخي نواحي مرطوب ايران مي توان از چاودار پاييزه و در نقاط ديگر از جو پاييزه به عنوان علوفه بهاره استفاده کرد. استفاده از چچم ريشک دار و چب و شبدر سفيد و شبدر قرمز نيز مناسب است. در جنگل هايي که درختان آن قطع و شاخ و برگ آنها ساخته شده باشد مي توان از انواع شبدرها و بندواش جهت احياء پوشش سبز زمين استفاده نمود. مناسبترين نباتات علوفه اي گرامينه نواحي گرم کشور عبارت است از مرغ، وزه، ذرات خوشه اي (dialatum sp) و نوعي ارزن (panicum purpurasces)
اکولوژي مراتع ايران
علم اکولوژي عبارت است از شناسايي رابطه موجودات زنده با محيط زيست و به طور کلي وضع عمومي يک مرتع به اکولوژي آن مرتع بستگي تام دارد. عوامل اکولوژيکي از قبيل آب و مواد و خاک و همچنين اعمال اصول مختلفه کشاورزي در وضع مراتع بسيار مؤثر است.

تواتر : حالات و سريهاي مختلفه تغييراتي که در طي سالهاي متمادي در جامعه نباتي ظاهر مي گردد را تواتر گويند. تنازع بقا و نفوذ نباتات بر يکديگر نيز به تواتر نباتات کمک کرده جامعه را تکميل مي نمايد تا آنکه اوج تکامل جامعه نباتي پديدار مي شود.
تقسيمات ايران از نظر آب و هوا
1)کناره بحر خزر و دشتهاي ساحلي : اين نواحي داراي آب و هوايي نسبتاً مديترانه اي مي باشد. ميزان بارندگي اين نواحي 600 تا 2000 ميلي متر تغيير مي نمايد که حداقل آن در اواخر بهار و حداکثر آن در پاييز مي باشد. در نواحي کرانه که شامل بعضي از نواحي کوهستاني مانند قله دماوند، علم کوه، قله بارسنگ، کوه کلون بستک و گاهي قله زرد کوه و سبلان مي گردد ميزان نزولات بيش از 2 متري مي باشد. به طور کلي ميزان بارندگي کرانه بحر خزر از پهلوي به طرف شمال و شرق ايران تقليل پيدا مي کند. رطوبت هوا در اين نواحي چيزي در حدود 80% است. زمستان هاي اين نواحي سرد و گاهي نيز ملايم مي باشد. متوسط حرارت دي ماه 8 درجه و تير ماه کمتر از 26 درجه است.
نواحي بلوچستان :
بلوچستان منطقه ايست نيمه گرمسيري که ميزان بارندگي ساليانه آن معمولاً کمتر از 200 ميلي متر است. خشک ترين نواحي ايران با بارندگي ساليانه کمتر از 100 ميلي متر عبارت است از کوير لوت ، کوير نمک ، قم ؟؟ و سيستان و نواحي مرزي افغانستان تا درياچه نمک – بايد در نظر داشت که رطوبت نسبي نواحي بلوچستان تقريباً زياد بوده و به 60 تا 80 درصد مي رسد. زمستان اين نواحي کاملاً گرم حرارت متوسط دي ماه بيش از 15 درجه سانتي گراد مي باشد، در حالي که ميانگين حرارت تير ماه کمتر از 34 درجه است.

نواحي ايران توران :
ميزان بارندگي اين نواحي 100 تا 500 ميلي متر است و قسمت اعظم آن در زمستان و بهار نازل مي شود. در بعضي نواحي خشک اين منطقه مدت خشکي تا 9 ماه نيز ادامه پيدا مي نمايد. زمستان هاي اين نواحي باستثناي خوزستان سرد يا بسيار سرد و در شمال منطقه بلوچستان نسبتاً معتدل است. تابستان دشت خوزستان مطلقاً گرم بوده و ميانگين حرارت تيرماه اين منطقه به بيش از 36 درجه سانتي گراد مي رسد. در کليه مناطق اين نواحي باستثناء نقاطي که بيش از 2500 و 5000 متر ارتفاع دارد. حرارت هوا گرم و يا بسيار گرم است. اين منطقه شامل بيش از 90% خاک ايران مي گردد و بر مبناي ميزان بارندگي مي توان آن را به چند منطقه آب و هوايي زير تقسيم کرد.

A) منطقه نيمه بياباني : به مناطقي بدون کشت و کارو غير قابل سکونت اطلاق مي شود و قسمت اعظم نواحي دشت مرکزي کشور را که ميزان بارندگي آن کمتر از 100 ميلي متر مي باشد شامل مي گردد. ميانگين حرارت دي ماه 4-10 درجه سانتي گراد و متوسط حرارت تير ماه بين 29 -34 درجه سانتي گراد است ( مانند يزد، بم و زابل)

6) منطقه جلگه اي sreppe : به مناطق خشکي اطلاق مي شود که انواع نباتات خشکي دوست که با درجه حرارتهاي کاملاً متغير سازش دارد، در آن رشد مي کند. اين مناطق حواشي کناره هاي مناطق نيمه بياباني تا سرحدات شرق و جنوب خراسان و جنوب غربي خوزستان تا شمال منطقه بلوچستان را شامل مي شود. ميزان نزولات ساليانه بين 100 تا 200 ميلي متر در مناطق جنوبي و 230 ميلي متر در مناطق شمالي متغير است. درجه حرارت محيط در اين مناطق تابع ارتفاع محل و عرض جغرافيايي باشد. اين منطقه را بر حسب درجه حرارت زمستانه به نواحي زير تقسيم مي کنند.

الف) مناطق جلگه اي گرم
ب)مناطق جلگه اي معتدل
پ) مناطق جلگه اي سردسير
ت) مناطق نيما جلگه اي
د) مناطق جنگلي خشک
C) مناطق کوهستاني مرتفع

در اين مناطق باهر 200 متر افزايش ارتفاع يک درجه حرارت کاهش دما داريم. همچنين با افزايش ارتفاع از ميزان بارندگي و تبخير کاسته شده محيط سردتر و خشک تر مي شود. ميزان قابل توجهي نزولات آسماني (باران) به صورت آبريزه هاي کوچک در شيب تپه هاي جاري مي شود بدون آنکه در اعمال خاک نفوذ نمايد از دسترس نباتات خارج مي گردد. بر طبق مطالعات انجام شده رشد و فتوسنتز گياهان در دماي زير 7 درجه سانتي گراد متوقف مي شود و در درجه حرارت بالاي 10 درجه سانتي گراد رشد و نمو گياهان تشديد شده همراه با افزايش حرارت رشد و نمو زيادتر مي گردد، در نتيجه ميزان رشد گياهان در اين ماطق به ميزان درجه حرارت که ارتباط مستقيم با ارتفاع دارد بستگي پيدا مي کند.

گياهان مراتع و طرز کشت و بهره برداري از آنها
1)اردو phleum pretense
علوفه اي از خانواده گرامينه ها است. اين گياه مي تواند در زمين هايي که قادر به عمل آوردن يونجه و شبدر نمي باشد. محصول مناسبي توليد نمايد. براي اسب و قاطر خوراکي مغذي بوده و ضمناً جهت مصرف به عنوان علوفه خشک يا برمه و يونجه که به صورت دايره خشک مي شود در بين زارعين به برمه معروف است که در اين مورد با علوفه خشک يک معني دارد) بسيار مناسب است. مي توان اين گياه را با يونجه به صورت کشت مخلوط در زمين هاي نامرغوب کشت کرد. نام انگليسي اين گياه timothy است. خوشخوارگي ، هزينه کم در احداث و کاشت و برداشت، جوانه زدن فراوان ، دوام چرا گاه در شرايط مناسب و بالاخره عملکرد زياد از محسنات اين گياه است.

خواص گياه شناسي : گياهي است چند ساله داراي برگ هاي باريک ، نسبتاً کوتاه با غلاف بدون کرک و يا داراي کرکهاي ريز غير محسوس ميوه اين گياه در لابه لاي لگومها قرار گرفته است و فندقه و بسيار کوچک است.

شرايط زيست : در هواي سرد و مناطق مرطوب بهترين شرايط جهت رشد و نمو اين گياه فراهم مي گردد. خاک هاي اسيدي براي اين گياه زيان آور است. ضمناً کربناتهاي مختلف در مناطق مرطوب به رشد اين گياه صدمه مي زند. کمبود آب رطوبت هنگام سنبله بستن خسارات زيادي به محصول وارد مي کند ولي کودهاي ازته سرک سبب ازديا محصول علوفه خشک مي گردد. بهترين مواد غذايي که مي تواند در ازدياد محصول مؤثر باشد کودهاي نيتراته و سولفات آمونيوم مي باشد.

2) علف باغ Dactylis glomerata
اين گياه به عنوان علوفه مخلوط با ساير نباتات علوفه گرامينه با لگومنيوز در برنامه احداث مراتع مصنوعي قرار گرفته است. انواع اين گياهان پا بلند و سريع الرشد را که داراي ارقام خوشخوراک و پر برگ و مقاوم به خاک هاي فقير مي باشد مي توان در مناطق مرطوب و گرم کشت نمود. علف باغ در مقايسه با اغلب نباتات علوفه اي گرامينه مثل اردو و با علف پشمکي خشکي و گرما و خاک هاي فقير را بيشتر تحمل مي کند. از اين گياه براي تهيه علوفه خشک و نگهداري در سيلو نيز استفاده مي شود. نام انگليسي اين گياه orchandgrass است.
علف باغي گياهي است چند ساله با ارتفاع نسبتاً زياد که ازدياد آن به وسيله بذر انجام مي گيرد. اين گياه هنگام رسيدن بذر بسيار خشک شده و براي تعليف دام نامطبوع است . گياه مزبور را مي توان هنگام گل دادن به وسيله گل آذين کپه اي نسبتاً گسترده اش و قبل از گل کردن از شکل استوانه اي بوته و تا خوردن پهناي برگ و بهم فشرده شدن غلاف برگ به خوبي تشخيص داد و شناخت.

شرايط زيست : بهترين محيط رشد براي علف باغ مناطق بسيار مرطوب است. اين گياه در مقابل سرماي زمستان مقاومت چنداني از خود نشان نمي دهد در حالي که پس از رشد قادر است حرارت زيادي را تحمل نمايد. علف باغ در زمين هاي سبک و نسبتاً فقير نيز به راحتي خاک هاي سنگين و مرطوب رشد مي نمايد. اين گياه در نواحي سايه خيز و تا حدودي اسيدي به خوبي رشد و نمو مي کند. به طوري که مي توان آن را جزء گياهان اسيد دوست به شمار آورد. معمول ترين اين گياه پاييز است. اين گياه از فسفر و آهک زمين استفاده زيادي مي کند و از اين جهت بهتر است از گياهان خانواده بقولات در کشت مخلوط با اين گياه استفاده شود.
• مرغ - مور و فصيل و ...
• 
• مرغ - مور cynodon dactylon
اين نبات جمعي با نام مرغ معروف است و اغلب به عنوان هرز مزارع شناخته شده است. نام انگليسي اين گياه Bermuda grass است . اين گياه نه تنها جهت احداث چرا گاه مناسب است بلکه به علت گسترش زياد بوته ها و ساقه هاي خزنده زيرزميني و روي زميني (استولن) کشت آن در مناطق بادخيز و يا سواحل دريا و درياچه جهت جلوگيري از فرسايش روز به روز بيشتر توسعه مي يابد. در زمستان مي توان از علوفه خوشخوراک و مغذي اين گياه در مناطق گرم براي تعليف احشام استفاده نمود.
• 
خواص گياه شناسي : تکثير اين گياه اکثراً به وسيله بذر صورت مي گيرد ولي به کمک ريزوم و استولن نيز مي توان آن را به صورت غيرجنسي تکثير کرد.
• 
شرايط زيست : مناسب ترين خاک براي رشد اين گياه خاک هاي سنگين رسي و شور مي باشد، ولي روي هم رفته در خاک هاي حاصلخيز و مرغوب و زهکشي شده بهترين عملکرد به دست مي آيد. خاک هاي غني از آهک و مواد ازته بهترين شرايط رشد را براي اين نبات فراهم مي نمايد. خاک هاي شور و قليايي و يا اسيدي اثر چندان سوئي در رشد اين نبات ندارد. زيرا اين گياه قادر است در هر دو نوع خاک (قليايي و اسيدي) محصول رضايت بخشي توليد نمايد. بعضي از ارقام اين نبات قادر هستند در شرايط سرد نيز م حصول خوبي توليد کنند. بذر سياهرنگ اين گياه به کندي جوانه مي زند و بايد هنگام جوانه زدن در محيطي گرم قرار گيرد. کودهاي ازته در رشد و نمو اين گياه تأثير به سزايي دارند ولي در زمين هاي فقير بايستي با دادن کودهايي مانند فسفر و پتاس و ازت گياه را تقويت کرد. مناسبترين زمان کاشت اين گياه در بهار است. اين نبات داراي برگهاي زياد بوده و مواد مغذي فراواني نظير کلسيم و فسفر دارد.
• 
فصيل chloris
اين گياه داراي گونه هاي متفاوت بوده و عمومي چند ساله است. داراي برگ هاي باريک و تاخورده وبدون کرک است. اين گياه ويژه نواحي گرم بوده و در آب و هواي سرد قادر به رشد و نمو مي باشد. اين گياه در خاک هاي شني و زمين هاي زهکشي شده فقير و تا حدودي قليايي که جهت کشت پنبه يا يونجه مناسب نمي باشد رشد و نمو مي نمايد.
بهترين محصول در خاک هاي نسبتاً مرطوب به دست مي آيد ولي در نواحي خشک نيز مي تواند مدتي به رشد خود ادامه دهد. اين گياه اکثراً در برابر شوري خاک و لگدمالي دامها مقاوم بوده و بزودي نقصان رشد خود را جبران مي کند. از اين گياه به علت داشتن برگهاي زياد ساقه هاي ظريف جهت توليد علوفه خشک استفاده مي نمايند. نام انگليسي اين جنس و نباتات finger grass است.
• 
• Oryzopsis michx.species
گياهي است ويژه مناطق نيمه صحرايي و خشک و مقاوم به خاک هاي قليايي يا برگ هاي بسيار باريک که اغلب ارتفاع آنها به بلندي ساقه گياه مي رسد. اين گياه داراي برگ هايي صاف است که اغلب پيچ مي خورد و خوشه هاي انتهايي آن باز مي باشد. زمين هاي شني محيط مناسب جهت رشد اين نبات است و انوع آن را مي توان مخلوط با ساير نباتات علوفه اي در اين گونه زمين ها کاشت . بايد توجه داشت که بذرهاي تازه براي کشت انتخاب نشود. جهت افزايش درصد جوانه زدن بايد از بذرهايي که يک سال از عمر آنها گذشته باشد استفاده نمود. اين نبات براي انواع احشام خوشخوراک است و به عنوان علوفه زمستانه به گاو، گوسفند و اسب داده مي شود. بذرهاي اين گياه که همراه با علوفه به مصرف تغذيه دام مي رسد مواد پروتئيني فراواني دارد. بيشتر اين گياه مناسب چرا بوده و زمان چراي آن فصل بهار است. نام انگليسي اين گياه Rice grass است.
• 
• Phalaris arundinacea
اين گياه گياهي علوفه اي يک ساله زمستانه و تابستانه است و داراي ريشه هاي زير زميني کوتاه و پراکنده و برگها معمولاً پهن و صاف و به رنگ سبز روشن مي باشد. بذر اين گياه به رنگ قهوه اي تيره و يا خاکستري است که در زمان برداشت کرکدار است ولي پس از چندي کرک هاي آن از بين رفته و سطح بذر صاف مي گردد.
• 
شرايط زيست : بهترين محيط رشد براي اين گياه مناطق مرطوب و سرد است. در مقابل گرما و سرما چندان حساس نمي باشد و قادر است زمستان هايي را هم که سرما به زير صفر مي رسد تحمل نمايد. همانطوري که هواي سرد جهت خواب زمستانه غلات لازم است براي اين گياه ضروري مي باشد. خاک مناسب براي اين نبات خاک هاي حاصلخيز و مرطوب و باتلاقي است . به ويژه در اراضي باتلاقي با خاکهاي لوي و رسي مرغوب به دست آوردن بهترين محصول آسان تر و بهتر صورت مي گيرد. اين گياه براي اراضي باتلاقي نمکي و يا خاک هاي قليايي مناسب نمي باشد سيلاب و يا غرقاب شدن اين نبات چه در مواقع خواب و چه در حال رشد زياني به بار نخواهد آورد.
کشت اين نبات در پاييز و بهار امکان پذير است ولي در مناطقي که شرايط جوي اجازه دهد بايد آن را در بهار کشت نمود. اين نبات را مخلوط با غلات جو و يولاف نيز مي کارند که پس از برداشت غلاف گياه مزبور چراگاه خوبي در پاييز و اوايل زمستان توليد مي کند.
• 
موارد استفاده : علوفه اين گياه خوشخوراک و آبدار مي باشد و از اين لحاظ براي چراگاه بسيار مناسب است. چراگاه اين گياه براي گاو هاي شيري مناسبتر از گوسفندان مي باشد. اين نبات را مي توان براي توليد علوفه خشک نيز کشت نمود ولي بايد ميزان تراکم بذر را بيشتر انتخاب کرد.
• 
• بونو Aeluropus repens
اين ياه داراي استولن بوده و قادر است چمن بهم فشرده اي را توليد کند. اين نبات که در خاک هاي نسبتاً شور يافت مي شود قادر است در برابر طغيان و سيل و خشکي تابستان موقتاً زنده بماند.اين نبات در ظاهر شبيه مرغ است ولي خوشه آنها سنبله هاي متراکمي را تشکيل مي دهند. بونو در تمام نواحي شوره زار از شمال آفريقا و جنوب اروپا تا پاکستان و ترکستان پراکنده است و مي تواند خود را با درجه حرارتهاي بالا وفق دهد. داراي سيستم ريشه اي طويل است و تا دو متري مي تواند در خاک نفوذ کند. اين نبات در مقابل چراي مفرط براي مدتي طولاني مقاوم مي باشد. در مواقعي که غلظت کلريدهاي خاک زياد باشد اين گونه گياهان توانايي رشد نخواهد داشت و نباتات نمک دوست از خانواده اسفناج جاي آنها را مي گيرند.


جو سيخ Arrhenatherum elatius
اين گياه داراي ريشه هاي انبوهي مي باشد که به صورت رشته هاي سطحي درآمده است. نام انگليسي اين گياه Tall oagrass است براي اين گياه خاک هاي خوب و زهکشي شده بر ديگر خاکها ترجيح دارد و با زمين هاي شني سبک يا سنگلاخي سازش بيشتري نشان مي دهد.
اين گياه در خاک هايي که داراي مواد معدني اسيد فسفريک و نمک هاي پتاسيم باشد عملکرد مناسبي دارد. چنانچه شرايط جوي اجازه دهد در زمستان معتدل و نزولات آسماني کافي در پاييز براي حصول نتيجه بهتر زمان کاشت را در پاييز انتخاب نماييد. ولي در صورتي که زمستان محل سرد و سخت باشد بايستي زمان کشت را به بهار موکول نمود. اين گياه را اغلب به صورت چرا و علوفه سبز مورد استفاده قرار مي دهند. کشت مخلوط اين گياه با شبدر و حتي يونجه و يا بعضي از نباتات خانواده لگومينوز نتيجه رضايت بخشي خواهد داد. بهترين زمان برداشت م حصول اين علوفه زماني است که کدش گياه زرد شده باشد.
• 
تيل – بيد گيا – علف قي سگ Eragross Beauv sp
نباتي است که در تمام مناطق گرم يافت مي شود. برخي از آنها مصرف علوفه اي دارد و برخي ديگر براي جلوگيري از فرسايش در دامنه ها کاشته مي شود و برخي نيز به عنوان علف هرز شناخته شده است. اين نبات در خاک هاي فقير به ميزان فراواني بذر و علوفه توليد مي کند و از اين رو جهت کشت در دامنه ها و احداث مراتع مناسب به نظر مي رسد. اين نبات در مقابل سرما مقاومت زيادي ندارد. اين گياه با انواع خاک هاي مختلف سازش دارد ولي روي هم رفته زمين هاي لومي شني براي آن مناسب تر است. خاک هاي خيلي مرطوب و باتلاقي به هيچ وجه محيط مناسبي براي رشد اين جنس نمي باشد. عموماً در خاک هاي فقير نسبت به ساير علوفه هاي گراميه رشد بهتري دارد ولي در زمين هاي حاصلخيز و غني محصول رضايت بخش تري توليد مي نمايد. از مواد غذايي مورد احتياج اين نبات ازت و فسفر را مي توان نام برد. زمان کاشت اين نبات بهار به ويژه هنگامي که حرارت خاک به اندازه کافي رسيده باشد.


علف پشمکي بدون ريشک Bromus inermis leyss
اين گياه داراي برگهاي باريک و آويزان است و سريعاً به وسيله ريزوم رشد نموده و تحت شرايط مناسب عرصه را بر ساير گياهان مخلوط تنگ مي نمايد. اين نبات داراي ريشه نسبتاً عميقي است و در مقال خشکي و گرما مقاوم مي باشد و به همين جهت نيز قادر است در تابستان گرم به رشد و نمو خود ادامه دهد. در زمين هاي که کمبود ازت وجود دارد اين گياه پس از گذشت چند سال از ادامه رشد و نمو بازمانده زرد رنگ مي شود و ميزان محصول آن کاهش مي يابد. در مناطق بيش از حد مرطوب و يا اراضي بدون رطوبت کافي، کمبود ازت و عدم جذب آن مشاهده مي گردد. اين گياه رشد اصلي خود را اول بهار شروع نموده و تا فرارسيدن سرماي پاييز به رشد و نمو خود ادامه مي دهد. موقع رسيدن گياه زماني است که خوشه ها رنگ سبز خود را از دست داده به رنگ قهوه اي درآمده و خشک شده باشند.
• 
شرايط زيست : اين گياه ويژه مناطق خشک و يا نيمه مرطوب با آب و هواي سرد است که در آب و هواي گرم و نسبتاً گرم نيز رشد و نمو مي نمايد. از اين نبات مي توان به عنوان چراگاه و علوفه خشک استفاده نمود. کشت مخلوط آن با يونجه به علت خوشخوراکي ويژه اي که دارد بسيار مناسب است. بهترين خاک براي رشد اين گياه خاک هاي لومي عميق است ولي اين گياه در خاک هاي شني سبک نيز به خوبي رشد مي نمايد. خاک هاي حاوي مواد غذايي از ته و يا زمين هاي قليايي مي تواند شرايط رشد آن را تکميل نمايد.
اين گياه را مي توان علاوه بر کشت مخلوط با يونجه با انواع نباتات علوفه اي ديگر از قبيل شبدر شيرين يا شبدر قرمز نيز کشت نمود. چنانچه خاک متمايل به اسيدي باشد مي توان به جاي مخلوط کردن آن با يونجه و يا شبدر شيرين از شبدر قرمز استفاده نمود. پس از پاشيدن بذر اين گياه بر روي زمين استفاده از غلطک براي چسبانيدن بذر به خاک توصيه مي شود. زمان کاشت اين گياه اوايل بهار و يا اواخر زمستان هنگامي که سرما اجازه کشت دهد و يا اوايل پاييز که آغاز بارندگي است مي تواند باشد. در خاک هاي فقير و شيب هاي تند مي توان با استفاده از شبدر شيرين جهت جلوگيري از فرسايش درصدد کشت پائيزه برآمد. براي اين منظور سال اول شبدر شيرين را به تنهاي کشت نموده و در سال دوم که زمين از نقطه نظر مواد غذايي غني گرديده با ديسک اقدام به کشت کرد. ساقه هاي شبدر شيرين در حفظ آب و جلوگيري از تبخير کمک فراواني مي نمايد.
• 
Bromns tomentellus Bioss
اين گياه گياهي چمني و انبوه است که داراي ريشه هاي قوي و برگهاي فراوان بوده و به خوبي سطح خاک را مي پوشاند اين نبات خوشخوراک پس از تشکيل بذر خوشخوراکي خود را از دست مي دهد. اين نبات گرامينه ويژه نواحي کوهستاني خاورميانه و خاور نزديک با نزولات آسماني حداقل 200 ميلي متر ساليانه و زمستان هاي سرد و خيلي سرد مي باشد. در برخي مواقع چرا مفرط مانع يا سبب به تعويق افتادن گل کردن اين گياه علوفه اي گرامينه مي گردد. گونه نبات فوق گياهي مناسب جهت احياء اراضي باير، کوهستاني به ويژه به منظور چراگاه مي باشد و چندين سال به وسيله تجديد نسل طبيعي حفظ گرديده تکثير مي يابد. بهتر است اکو تيپهايي که مدت زمان بيشتري سبز باقي مي ماند انتخاب و تکثير گردد.
• 
چچم lolium species
به دو گونه از جنس Lolium بايد توجه نمود.
1) چچم چمني Lolium pernne چچم ريشک دار (lolium multiflorum)
A) چچم ريشک دار : سنبله هاي اين گياه اغلب داراي ريشک است و داراي برگهاي کوتاه و خشبي و ناوداني شکل است. بايد توجه شود که اين گياه براي جوانه زدن مدتي وقت لازم است و در اوايل کشت رشد آن چندان سريع نمي باشد ولي پس از جوانه زدن در عرض مدت کوتاهي علوفه مناسبي توليد مي نمايد. اين گياه براي حيوانات داراي کيفيت علوفه اي مناسب است. در يک فصل چندين بار از اين گياه محصول برداشت کرد و کشت بهاره آن موجب پديد آوردن چراگاهي مناسب و دائمي مي گردد که با پوشش و رشد سريع خود امکان چرا را به نحو احسن فراهم مي نمايد. ضمناً مي توان بذر اين نبات را با غلات پاييزه در بهار به صورت مخلوط کشت نمود و از دوام بيشتر آن استفاده کرد. گياه فوق با خوشخوراکي مطلوب مي تواند موقتاً براي ماکيان و مرغ داريها مزرعه چراي مناسبي ايجاد نمايد. کشت اين گياه در پاييز جهت احداث چراگاه هاي دائمي و فراهم کردن پوشش سبز نباتي امکان پذير مي باشد.
چچم دائمي يا چچم چمني : به طور کلي فاقد ريشک است و ساقه آن به طرز محسوسي تاخورده است و برگهايش به صورت ا شده اي درآمده است. اين گياه در مقابل سرماي زمستان مقاوم است. اين گياه به خاک معيني احتياج ندارد و حتي در مناطقي که خاک آن مرطوب است به عمل مي آيد ولي در خاک هاي بيش از حد مرطوب نمي تواند عملکرد رضايت بخشي توليد نمايد. اين نبات در خاک هاي حاصلخيز و غني از مواد غذايي عملکرد بسيار رضايت بخشي توليد مي کند.
چچم را مي توان در پاييز و بهار کشت نمود، چنانچه منطقه مورد نظر داراي زمستان هاي سخت و سرد و خاک زراعي سنگين باشد بايد زمان کشت را به بهار موکول نمود کشت بهاره را بايد در اواخر اسفند ماه يا حتي زودتر شروع نمود و معمولاً در مناطقي که داراي تابستان معتدل و يا سرد توأم با نزولات آسماني کافي باشد اقدام به کشت بهاره مي نمايند.
• 
موارد استفاده : برداشت جهت علوفه خشک در مرحله اي که دانه ها شيري يا خميري شده است صورت مي گيرد. علوفه خشک اين گياه داراي رنگ سبز روشني است که نشانه مرغوبيت علوفه مي باشد. اين گياه به علت دارا بودن برگ هاي ظريف و ساقه هاي باريک علوفه خشک مرغوبي توليد مي کند که براي گاو و گوسفند به ويژه اسب بسيار مناسب است. رشد سريع زمستانه و بهاره اين گياه پس از گذشت چند ماه از بذرکاري آماده چرا مي گردد.
تا حدودي مي توان اين گياه را تحت چراي منوط قرار داد و يا بقاياي حاصل از چرا را در برخي موارد به صورت سبز به مصرف تغذيه احشام رسانيد. چچم را بايد در موارد استفاده موقت به صورت مخلوط کشت نمود. از اين گياه در موارد خاص براي احداث چمن به ويژه چمن زمستانه استفاده مي شود. در چمن هايي که سبزي خود را در زمستان ازدست مي دهند مي توان به کمک کشت اين گياه جلوه از دست رفته چمن را باز داد و ظاهر سبز آنرا حفظ نمود. اين نبات از آن جهت که مدت کوتاهي زمان مي برد تا جوانه بزند و توليد پوشش سبز انبوهي که مخلوط با چچم ريشک دار کشت مي گردد.


• 
• 

  چب يا چبر و گاورس و شبدر سفيد و تأمين علوفه دام در زمستان
چب يا چبر Poa pratensis
اين گياه را در مناطق مرطوب جهت چراگاه و در نواحي سرد به منظور احداث چمن کشت مي نمايند. اين گياه به علت تطابق و سازش با آب و هواي متنوع و خاک هاي مختلف و نواحي کوهستاني سرد دامنه پراکندگي زيادي پيدا کرده است. اين گياه حاوي مواد غذايي کافي و خوشخوراک مي باشد و بايد جهت تهيه علوفه خشک قبل از خوشه درآوردن در بهار برداشت نمود. در اين مرحله از رشد ميزان درصد پروتئين آن به حداکثر 20% خواهد رسيد.


شرايط زيست :
اين گياه ويژه مناطق سرد و مرطوب بوده و نواحي آفتابي را مي پسندد به عبارت ديگر اين گياه آفتاب دوست است و در تابستان هاي گرم در سايه آفتاب محصول رضايت بخشي توليد مي کند. خاک هاي مرغوب و حاصلخيز مهمترين محيط رشد و نمو براي اين گياه مي باشد. اين نبات تحمل خاک هاي اسيدي يا قليايي را ندارد و در PH نسبتاً اسيدي و خنثي بهتر رشد مي کند. در طول مدت رشد بايد به مقدار کافي ازت در دسترس اين گياه قرار داشته باشد. عموماً با شبدر سفيد و يا يکي از نباتات خانواده لگومينوز که قادر به تثبيت ازت خاک باشد بهترين کشت مخلوط را تشکيل مي دهد. فسفر و کلسيم نيز بايد به اندازه کافي در دسترس گياه قرار گيرد. بستر گياه بايد نرم تهيه شود تا بتوان به خوبي از بذرافشان استفاده نمود. براي اين منظور بايد بستر بذر را حداقل يک ماه قبل از کشت شخم زد. بذر را مي توان در بستر نرم بذرافشان يا با دست کشت نمود و سپس به وسيله دندانه روي آن را با خاک پوشانيد. زمان کشت مناسب اوائل پاييز مي باشد ولي مي توان در پاييز و زمستان تا چندين هفته قبل از يخبندان نيز اقدام به کشت آن نمود.

موارد استفاده : اين گياه اوايل بهار رشد اصلي خود را شروع کرده علوفه سبز و نرم و نسبتاً آبداري توليد مي نمايد. اين نبات چراگاه مناسبي توليد مي کند که در برابرلگدمالي و چراي مفرط مقاوم مي باشد. در مناطق مرطوب از کشت اين گياه با يونجه به عنوان چراگاه و يا کشتزار استفاده مي توان نمود.
در مناطق خشک جهت احداث چراگاه بايستي نوع چبر (poa pratensis) را مخلوط با شبدرشيرين – سودان گراس (انواع ذرت خوشه اي) کشت کرد. اين گياه براي احداث و تشکيل چمن نيز بسيار مناسب است.
گاورس (نوعي ارزن) Panicum italicum
گاورس داراي برگ هاي پهن و خوشه هاي بلند و بخش بخش مي باشد. چون دوره رشد و نمود اين گياه در فصل تابستان مي باشد. از اين رو جهت توليد و عملکرد مناسب احتياج فراوان به آب و هواي گرم دارد. اين گياه در ارتفاعات زياد که داراي تابستان هاي سرد مي باشد نيز محصول رضايت بخشي توليد مي کند. در مناطقي که داراي تابستان هاي کوتاه است نمي توان را کشت کرد . در مناطق باران خيزي هم که نزولات در فصل رويش گياه حادث مي شود. مي توان محصول خوبي برداشت کرد . به طور کلي اين گياه به آب فراوان احتياج ندارد ولي ضمناً خسارات ناشي از خشکي را نيز در مورد آن نمي توان دوباره جبران نمود. اين نبات به سبب دوره رشد کوتاه خود مي تواند در برابر خشکي هاي حاد تا حدودي مقاومت کند. خاک هاي حاصلخيز و غني لومي و سبک و همچنين خاک هاي هوموس دار جهت کشت ارزن مناسب مي باشد. کشت ارزن پس از يونجه و ساير علوفه ها و همچنين در زمانهايي که از نظر بقاياي گياهي تميز نگرديده به تجديد مواد اضافه باقي مانده در زمين کمک مي نمايد.
بهترين زمان کشت اواخر بهار است که هواي محيط به اندازه کافي گرم شده است. بهتر است در فصل بهار چند هفته قبل از کشت بذر در اين گياه زمين را شخم بزنيد. اين عمل به نابودي علف هاي هرز کمک شاياني مي کند. بعد از شخم زدن ديسک کمک شاياني به نرم شدن خاک مي کند. ارزن در شرايط خاص و مناسب 45 روز پس از کشت محصول خواهد داد. در مناطقي که داراي تابستان طولاني هستند مي توان اين گياه را پس از برداشت غلات کشت نمود.
شبدر سفيد Trifolium repens
شبدر سفيد گياهي است چند ساله و داراي ريشه هايي دائمي در خاک است که طول آنها به يک متر مي رسد. شبدر سفيد در محل طوقه ساقه هايي توليد مي کند که ممکن است در بين آنها ساقه هاي بي بار هم ظاهر شود. شبدر سفيد داراي ساقه هاي خزنده است که از مفصل و گره هاي آن در اثر تماس با خاک ريشه نابجا خارج مي شود. ساقه هاي اين گونه شبدر تو خالي و پوک و گاهي پوشيده از کرک است.
اين شبدر بر خلاف شبدر قرمز تمناي کمتري نسبت به کليه شرايط مورد نياز رشد و نمو دارد. شبدر سفيد به نور فراوان بيش از هر چيز احتياج دارد و حتي در خاک هاي رسي سنگين که اراي اکسيژن و کاملاً خشک نباشد پراکنده است. بنابراين اين گياه در هر مکاني که رطوبت جزئي و تا حدي کافي در دسترس داشته باشد بدون در نظر گرفتن ساير شرايط قدرت حفظ و بقا و صيانت خود را دارد. شبدر سفيد اصولاً گياهي است دائمي ولي در بعضي مناطق از آن به عنوان گياه علوفه اي زمستانه يکساله استفاده مي نمايند. يکي از مزاياي مهم اين نبات امکان کاشت مخلوط آن با بذر جمن هاي معمولي است. در مناطقي که احداث چراگاه هاي مصنوعي متداول است و يا در مناطق خشکي مانند ايران که داراي چراگاه هاي طبيعي و تنگ مي باشد اغلب اين گياه در بين ساير نباتات چراگاه خود نمايي مي کند که با ميل توسط احشام خورده مي شود. البته گذشته از مصرف شاخ و برگ آن به عنوان تعليف، گل آذين آن هم خوشخوراکي خاصي براي رمه ها دارد ولي گوسفندان زياد علاقه اي به خوردن آن ندارند.
اين نبات مي تواند در مواقع بحراني گرم سال منبع خوبي براي زنبوران عسل باشد و در برنامه کاشت مخلوط هم اين گياه را مي توان وارد کرد. شبدر سفيد گياهي است دگرگشن و بايد عاملي موجب تلقيح آن گردد. گياه فوق عملاً در اثر خودگشن شدن عقيم مي ماند و بايد به وسيله گروه هاي گل آذين گلهاي ديگر شبدر بارور شود. شبدر سفيد مشابه با ساير شبدرها بهترين رشد را در آب و هواي مرطوب و سرد و خاک هاي آهک دار و فسفر دار و پتاس دار دارد. اصولاً شبدر سفيد را در بهار مي کارند ولي چنانچه شرايط محيطي قبل از فرارسيدن زمستان اجازه رشد کافي به آن بدهد، مي توان درپاييز اقدام به کشت نمود. شبدر سفيد را مي توان به صورت علوفه سبز به صورت مخلوط و به صورت برمه کشت نمود. اين گياه علاوه بر تغذيه چارپايان در مرغداري هم مورد استفاده قرار مي گيرد. مقاومت شبدر سفيد به سرما بيش از سرما است. بذر اين گياه اغلب به رنگ زرد و تخم مرغي شکل است.
شبدر مصري Tritolium alexandrinum
شبدر مصري نبات علوفه يکساله تابستانه ايست که داراي ريشه هاي ضخيم و عميق با انشعابات کم زيرزميني است. اين گياه داراي ساقه هاي راست – نازک و ظريف – مدور و منشعب است. طول ساقه هاي هوايي آن گاهي به بيش از از يک متر مي رسد و برگهاي قاعده آن از هم فاصله نسبتاً زيادي دارد. اين شبدر به عنوان يک نبات علوفه اي در مناطق گرم سواحل جنوب به خوبي عمل آمده توليد عملکرد محصول بسيار خوبي مي نمايد. شبدر مصري در عرض دوره رشد چنانچه شرايط جوي مناسب باشد توليد چندين چين مي نمايد. حتي در نواحي خوزستان از اين گياه بيش از 5 چين برداشت شده است. در نواحي جنوب اين نبات را در کشت کلش مورد استفاده قرار مي دهند و بهتر است در سيفال ( سوفار) برنج هم آن را وارد نمود. کشت مخلوط شبدر مصري با نباتات علوفه اي گندميان يا غلات مي تواند توليد عملکرد کاملاً رضايت بخشي را بنمايد.

تأمين علوفه دام در زمستان
به طور کلي مي توان پنج منبع غذايي دام را از يکديگر تميز داد :
1) مراتع طبيعي
2) چراگاه هاي ديم
3) چراگاه هاي فارياب
4) علوفه خشک
5) سيلو و غذاي متراکم
در کشور ما مراتع طبيعي رکن اساسي تغذيه را تشکيل مي دهد. زيرا هزينه اي جهت کشت و کار نباتات علوفه اي در اين گونه مراتع به کار نرفته و با حداثل خرج غذاي دام از آن تأمين مي گردد. ولي بايد توجه داشت که مراتع طبيعي ايران نمي تواند جوابگوي تغذيه دام هاي کشور باشد.
چون در تمام فصول سال مورد چرا قرار مي گيرد و به علت چراي مفرط و بي رويه عملکرد مناسبي ندارد. احداث چراگاه هاي ديم از طريق بذر پاشي مصنوعي تا حدودي مي تواند مايحتاج غذاي دام را در فصول معيني از سال تأمين نمايد. چراگاه هايي فارياب يا کشت و کار نباتات علوفه اي به خوبي مي تواند در تابستان و پاييز مواد غذايي و ويتامين هاي مورد نياز دام را تأمين نمايد.
علوفه خشک يونجه – سيلوي اکثر نباتات و کاه غلات منابع غذايي ديگري مي باشد که بايستي پس از کاشت درو شده به طرز خاصي جهت تغذيه دام در مواقع ضروري خشک و يا سيلو شود. کنجاله نباتات صنعتي يا بلغور غلات يا مواد معدني جزء غذاي متراکم دام محسوب مي شود که براي تکميل نمودن مواد غذايي مورد استفاده دام قرار مي گيرند. در ايران شرايط جوي اجازه کشت و کار اکثر نباتات علوفه اي را مي دهد (يونجه ، اسپرس – شبدر و انواع نباتات علوفه اي گرامينه) ولي بايد توجه داشت که کمبود آب کشت و کار نباتات علوفه اي را محدود مي نمايد. کاه غلات که در ايران به عنوان غذاي دام مصرف مي شود به علت عاري بودن از مواد غذايي مانند پروتئين و ويتامين چندان قابل توجه نمي باشد ولي همراه با علوفه هاي مغذي به خوبي مي تواند در رفع گرسنگي دام کمک نمايد.

سيلو
بزرگترين مشکلي که گله داري و پرورش دام در ايران با آن مواجه است کمبود غذاي دام در فصول معيني از سال مي باشد. تلفات فراوان دام هاي کشور اغلب معلول کمبود غذا و عدم آشنايي کامل دامداران به طرز تغذيه صحيح و استفاده درست از منابع غذايي مي باشد. کارخانه هاي چغندرقند و پنبه پاک کمي – شير پاستوريزه – آبجو سازي و غيره منابع مفيدي براي تغذيه دام به شمار مي آيد.
تهيه علوفه سبز کافي در فصول مختلف سال در تمام نواحي ايران مقدور نمي باشد. لذا بايستي مشکلات تغذيه دام را با تنوع بخشيدن به جيزه غذايي و ذخيره علوفه برطرف نمود . زارعين با تجربه ايراني در زمستان دام هاي خود را با تعليف علوفه خشک نگهداري مي کنند. تغذيه علوفه خشک زياد چندان مفيد نمي باشد. زيرا علوفه هنگام خشک شدن در مقابل آفتاب قسمت زيادي از مواد غذايي و خواص طبيعي خود را از دست مي دهد. ذخيره علوفه براي زمستان و يا تهيه مواد غذايي با کيفيت و کميت خوب و متناسب براي احشام به انبارهاي مخصوصي که سيلو ناميده مي شود دارد. سيلو کلمه اي است اسپانيايي که براي منظورهاي مختلفي به کار مي رود. سيلو براي ذغال سنگ – سيلو براي غلات و سيلو براي غلات- سيلو براي نباتات علوفه اي سبز و غيره کاربرد دارد.
سيلو با اهميت خاصي که پيدا نموده طريق ذخيره و نگهداري علوفه به صورت متناسب و سالم مي باشد و براي تغذيه دام در زمان کمبود علوفه ارزش بسياري دارد. در اينجا منظور از سيلو ذخيره و نگهداري انواع نباتات علوفه اي سبز و يا ساير فرآورده هاي فرعي غذايي جهت تعليف مي باشد. سيلو داراي انواع مختلفي مي باشد که هر يک براي منظور خاصي به کار مي رود و انتخاب نوع آن به وضع جغرافيايي و ميزان سرمايه و مورد استفاده بستگي دارد. براي ساختن سيلو مي توان از بلوک هاي سيماني – چوب – آجر و يا در مورد سيلوهاي زيرزميني از طبقات مختلف خاک به عنوان ديواره هاي سيلو استفاده نمود در موقع تهيه سيول بايستي نکات زير را در نظر داشت :

1) انتخاب نوع سيلو بر حسب منطقه جغرافيايي : معمولاً در مناطق مرطوب و يا درمحل هايي که آب زيرزميني سطحي است از سيلوهاي هوايي استفاده مي نمايند. سيلوهاي زيرزميني براي مناطق خشک و کم آب مناسبتر مي باشد.
2) انتخاب نوع سيلو بر حسب قدرت مالي
3) گنجايش سيلو : بايستي متناسب با تعداد دام و دوره تغذيه احشام و بالاخره نوع گياهاني که براي سيلو انتخاب مي شود تعيين گردد
4) استحکام ديواره سيلو هنگام ذخيره علوفه هاي آبدار
5) ساختمان سيلو بايستي طوري باشد که پر کردن و خالي کردن آن به وسيله ماشين يا وسائل دستي به سهولت انجام گيرد
6) مکان سيلو بايستي بايستي حدالمقدور به محل اصطبل دامها نزديک باشد
7) امکان خارج نشدن شيره سيلو و يا تعبيه چاه مخصوص در کنار آن و يا قراردادن قلوه سنگ در ته سيلو و رسانيدن شيره سيلو به مخزن ذخيره
8) امکان تخليه کامل سيلو
9) پوشانيدن سر سيلو بايستي به طور کامل و مطمئن صورت گيرد
10) سر سيلو نبايستي بيش از 12 تا 18 ساعت باز گذاشت.

انواع سيلو : اصولاً سيلوها را مي توان به دو زير تقسيم بندي نمود.
A) سيلوهاي هوايي
B) سيلوهاي زيرزميني
سيلوهاي هوايي که با مخارج هنگفت بنا مي گردد معمولاً براي ذخيره غلات به کار برده مي شود. گرچه هزنيه اين سيلوها زياد است ولي دوام و آساني خالي و پر کردن آن از مزاياي قابل توجه اين نوع سيلوها مي باشد. گذشته از دوام و سهولت پر و خالي کردن سيلوهاي هوايي، محافظت و تقليل، ضايعات اين نوع سيلو و استفاده از دستگاه هاي خودکار اتوماتيک پر و خالي کردن را مقدور مي سازد. همچنين مقاومت زيادي در برابر علوفه هاي ترد داشته مي تواند در حدود يک تا دو برابر بيش از سيلوهاي ساده فشار را تحمل مي کند.
در اين نوع سيلوها بايستي به سطح داخلي ديواره ها توجه فراواني نمود تا به طور مطمئن و فاقد خلل و فرج و شکاف باشد. سيلوهاي هوايي که از بلوک هاي مخصوص ميان تهي ساخته مي شود به دليل عايق بودن براي مناطق گرم و سرد مناسب مي باشد. در اين نوع سيلوها به وسيله ماشين هاي خرد کننده علوفه قسمت هاي خرد شده را به وسيله دستگاه مخصوصي به داخل سيلو رسانيده و انبار مي نمايند. چون در هنگام انبار نمودن علوفه مقدار زيادي رطوبت دارد لذا بايستي به زهکشي که سيلو توجه داشت، زيرا مايعات در ته سيلو جمع شده و موجب فساد علوفه مي شود. بعد از پر کردن کامل سيلو سر سيلو را بايستي به طور مطمئن بست تا از ورود هوا جلوگيري به عمل آيد. گذشته از سيلوهاي هوايي دائمي ، سيلوهاي ديگري وجود دارد که به نام سيلوهاي هوايي ناميده مي شود. اين سيلوها به طور موقت در خارج از زمين تعبيه مي گردند. اين نوع سيلوهاي هوايي موقت را مي توان علاوه بر مصالح مختلف به وسيله پلاستيک نيز بنا نمود.

سيلوهاي زميني :
سيلوهاي زميني بر خلاف سيلوهاي هوايي مستلزم مخارج زيادي نمي باشد . بايستي توجه داشت که سيلوهاي زميني بيش از سيلوهاي هوايي هنگام پر کردن و همچنين پوشانيدن سر سيلو احتياج به دقت و توجه دارد زيرا سطح زيادتري از آن در معرض عوامل طبيعي قرار مي گيرد.
سيلوهاي زميني داراي مزاياي فراواني مي باشد و يکي از آن مزايا امکان استفاده مستقيم از سيلو است ، يعني با قرار دادن موانع مخصوص بين مخزن اصلي و محل تغذيه احتشام مي توانند مستقيماً از سيلو تغذيه نمايند. سيلوهاي زميني 2 نوع هستند.

1) زيرزميني
2) روي زميني

A) سيلوهاي زيرزميني :
اين سيلوها در زيرزمين به صورت افقي ساخته مي شود و مخارج تهيه آن ناچيز است در نواحي که آب تحت الارضي پايين باشد مي توان اقدام به تهيه چنين سيلوهايي نمود. اين سيلوها در زمين کنده مي شود و بسته به موقع – ارتفاع آنرا حدود 2 متر و عرض آنرا حدود 2 تا 3 متر انتخاب مي کنند. براي ساختن اين گونه سيلوها بهتر است زمين هاي شيب دار انتخاب شود. براي استر ديواره اين نوع سيلوها بهتر است از خاک يا چوب و يا سيسان استفاده نمود. پوشش داخلي ديواره سيلو بسته به جنس خاک تغييري مي کند، چنانچه خاک رسي باشد مشکلات زيادي توليد نخواهد کرد ولي در زمين هاي شني بايستي تدابيري اتخاذ نمود.

مزاياي سيلوهاي زيرزميني :
1) مخارج کم
2) پر و خالي کردن سيلو به سهولت انجام مي گيرد
3) استفاده از ماشين آلات جهت پرو خالي نمودن سيلو
4) در مناطق سرد احتمال يخ زدن علوفه در اين نوع سيلو کم است
5) تراوش اين نوع سيلو اصولاً کم است
معايب سيلوهاي زيرزميني :
1) سطح بيشتري در معرض عوامل طبيعي قرار مي گيرد
2) تهيه آن دقت و توجه بيشتري نياز دارد
3) هدررفتن و ضايعات آن زياد است
4) مساحت زيادتري بايد براي آن انتخاب نمود
5) امکان آلودگي مواد سيلو شده با مواد خارجي در اين سيلوها بيشتر است

  سيلوهاي روي زمين

معمولاً روي زمين معمولاً در سطح زمين و يا در چاله هاي کم عمق در زير زمين بنا مي گردد.
اين نوع سيلوها با چوب بست هاي اطراف آنها طوري ساخته شده است که حيوان مي تواند از ميان شيارهاي چوب بست به علوفه دسترسي پيدا کرده از محتويات سيلو تغذيه نمايد. معمولاً عصاره و شيره علوفه ها را به چاه هاي – خصوصي که به اين منظور تعبيه شده سرازير مي کنند و اغلب در ته سيلو شيبي ايجاد مي کنند تا عصاره در آنجا جمع نگردد.
اندازه سيلو به ميزان مصرف علوفه در روز و طول مدت مصرف بستگي دارد. ميزان ذخيره علوفه مورد احتياج دام در روز به مطبوع بودن آن علوفه بستگي دارد. چنانچه در سيلوئي تخمير مناسب و فعالي صورت گيرد مواد غذايي سيلو خاصيت اسيدي پيدا خواهد نمود. اين تغيير معمولاً با بوي و طعم و رنگ مناسبي همراه است که دام آنرا بخوبي مي پذيرد.
به طور خلاصه کيفيت يک سيلو به عوامل زير بستگي دارد :
1) طعم و مزه مواد سيلو شده – مواد داخل سيلو بايستي طعم مطبوع و مزه کمي اسيدي داشته باشد
2) بوي مواد سيلو شده – بوي زياد و نامطبوع سيلو مربوط به اسيد بوتيريک و بوي مطبوع آن مربوط به اسيد لاکتيک مي باشد
3) يک رنگ بودن مواد سيلو – مواد سيلو بايستي داراي رنگ قهوه اي مايل به سبز باشد. تيرگي رنگ دليل نامرغوبي سيلو است
4) مواد بايستي از پوسيدگي و کپک زدگي مصون مانده باشد.
مواد محافظ سيلو :
براي آنکه تخمير به بهترين وجه صورت گيرد بايستي در مورد گياهاني که داراي مواد پروتئيني زيادي مي باشند مقداري مواد نشاسته اي به سيلو اضافه نمود. بهترين و ارزان ترين سيلو کردن گياهان داراي مواد پروتئيني و گياهان داراي مواد نشاسته اي به صورت مخلوط مي باشد. چنانچه در ترکيب اين نباتات نسبت يک سوم نباتات نشاسته اي و دو سوم نباتات پروتئيني رعايت شود بهترين علوفه تخمير شده را مي توان توليد نمود. مواد محافظ اسيدي به توليد اسيد لاکتيک کمک نموده و موجب از بين رفتن باکتري ها مضر و مصرف کننده پروتئين مي شود.
خاصيت قابل توجه ديگر مواد محافظ و يا تکميلي اسيدي ، تسريع در مرگ يا قطع تنفس گياه است. با قطع تنفس گياه و عدم توليد حرارت توده سيلو نشست مي کند. از انواع مواد محافظ اسيدي يکي آمازيل است که به صورت مايع با گرد در بازار به فروش مي رسد و ديگري نمک کوفا مي باشد که به صورت گرد در سطح فوقاني سيلو پاشيده مي شود و پس از حل شدن تا ته سيلو نفوذ مي نمايد. با اضافه نمودن باکتري هاي خالص اسيد لاکتيک به توده سيلو تخمير نباتات علوفه اي پروتئين دار به خوبي انجام مي گيرد. هواي داخل سيلو را مي توان با وارد کردن گاز کربنيک به سهولت خارج نمود. با فقدان هوا يا اکسيژن در توده سيلو محيط مناسبي جهت ايجاد اسيد لاکتيک پديدار مي شود و ضمناً فعاليت موجودات ريز توليد کننده اسيد استيک کاهش مي يابد.


منبع
مرتع داري
نام کتاب : مرتعداري
نويسنده : دکتر هادي کريمي

 

تولید و توزیع مرغوبترین نهال های اصلاح شده پیوندی
و زیباترین گیاهان آپارتمانی
تولید و عرضه نهال :

پرتقال کیوی آووکادو هلو  شلیل  الو  زردالو  سیب  گلابی  گیلاس  آلبالو  گوجه سبز  خرمالو و
در رقمهای مختلف ایرانی و خارجی
ودرختان غیر مثمر

نهالستان

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 491
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 41
  • آی پی دیروز : 172
  • بازدید امروز : 44
  • باردید دیروز : 376
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 9
  • بازدید هفته : 2,699
  • بازدید ماه : 420
  • بازدید سال : 73,206
  • بازدید کلی : 3,153,103