loading...
فروش خدمات باغبانی
نهال بازدید : 2450 دوشنبه 07 تیر 1395 نظرات (0)

اکولوژِی

تعريف جامعه شناسي گياهي
دانشي که اجتماعات گياهي را مورد بررسي قرار مي‌دهد و درباره صفات مختلف آنها ، تغييرات حاصل از نفوذ شرايط محيط در اجتماعات مذکور و همچنين تکامل اين اجتماعات بحث و گفتگو مي‌کند، جامعه شناسي گياهي ناميده مي‌شود. دانش جامعه شناسي اعم از اينکه جامعه مورد نظر انساني يا جانوري يا گياهي باشد، هيچ گاه با يک فرد از آن اجتماع سروکار ندارد، بلکه با گروه و توده افراد در ارتباط است.
صفات بوم شناسي
صفات بوم شناسي عبارتند از: فراواني ، بارز بودن ، تراکم ، اهليت ، توانايي زيستي ، طبقه بندي ، وابستگي و غيره.
صفات مختلف بوم شناختي ، جامعه‌هاي گياهي را از يکديگر مشخص مي‌کند و سبب تمايز آنها از يکديگر مي‌شود. مثلا فراواني ، تعداد افراد يک گياه در واحد سطح است و غلبه معرف پوشش و سطحي است که گياه اشغال کرده است. بنابراين فراواني و غلبه يک گونه گياهي ، در جامعه‌هاي مختلف متفاوت است و يک گياه ممکن است فراوان باشد، ولي پوشش زياد نداشته باشد. بالعکس گياه ديگر هر چند به فراواني نوع اول نباشد، ولي ممکن است پوشش زيادي داشته باشد و از لحاظ غلبه بر او پيشي بگيرد.
بطور کلي در يک جامعه گياهي يک يا دو گياه غالب وجود دارد. گياهان غالب ممکن است يک ساله ، چند ساله ، درختچه و يا درخت باشند که به نسبت بيشتري از محيط خود بهره‌مند مي‌شوند. نامي که به يک جامعه گياهي داده مي‌شود، از گياهان غالب آن جامعه گرفته شده است. مانند جامعه راشستان و بيدستان.
وابستگي گياهان به جامعه‌هاي مختلف يکسان نيست. مثلا بعضي از گياهان در جامعه‌هاي مختلف ديده مي‌شوند و گياه هر منطقه‌اي محسوب مي‌گردند. در حالي که بعضي ديگر در جامعه‌هاي محدودتري ظاهر مي‌شوند، لذا نمي‌توانند خود را با محيطهاي مختلف و عوامل گوناگون سازش دهند و ناچار در همه جوامع ديده نمي‌شوند. بعضي ديگر فقط به جامعه خاصي بستگي دارند و در شرايط محدودي که در آن جامعه برايشان فراهم است، ظاهر مي‌گردند. در چنين حالتي اين گياهان معرف آن جامعه محسوب مي‌شوند.
عوامل پراکنش گياهان
شرايط مختلف محيط در همه نقاط سطح زمين به يک ميزان فراهم نيست و از اين رو در نقاط مختلف ، گياهان متفاوتي ديده مي‌شوند. بطور کلي عوامل اکولوژي عبارتند از : عوامل آب و هوايي يا اقليمي ، عوامل خاکي ، عوامل زيستي. اين است که ترکيب و سيماي رستنيهاي مختلف در هر گوشه جهان مشخص است و با نقاط ديگر تفاوت فاحش دارد. به عنوان مثال اختلاف تابش نور خورشيد در عرضهاي جغرافيايي مختلف در ترکيب و سيماي مدارات مختلف تغييراتي ايجاد مي‌کند. بطوري که سيماي جنگلهاي استوايي کاملا با سيماي جنگلهاي معتدل فرق مي‌کند.
با اين حال اگر شرايط محيط در دو نقطه مساوي و يکنواخت باشد، نيز ممکن است در ترکيب رستنيهاي آن دو نقطه اختلاف شديد مشهود گردد، زيرا موانع طبيعي بسياري مي‌توانند از پراکنش گياهان در نقاط مناسب جلوگيري کنند. عوامل طبيعي مانند اقيانوسها ، کوهها و بيابانها مانع کلي پراکندگي گياهان در دو محيط مشابه‌اند و اگر اين سدهاي طبيعي ، قاره‌ها و خشکيها را از يکديگر جدا نمي‌ساخت، شايد پراکنش بسياري از گياهان مختلف جهان سريع‌تر صورت مي‌گرفت.
عوامل آب و هوايي
گياهان تحت تاثير آب و هوا قرار گرفته و شکل زيستي خاصي مي‌يابند، يعني شکل و سيماي ظاهري آنها تا حدي تابع آب و هواي محيطشان مي‌شود و در اين صورت مي‌توانند کم و بيش از تقسيمات کلي آب و هوايي موثر واقع شوند. بديهي است درختان و جنگلها همواره بر اثر تعريق ، مقدار متنابهي بخار آب دفع مي‌کنند و بر مقدار بخار آب جو به ميزان قابل ملاحظه‌اي مي‌افزايند. در اين صورت مناطق جنگلي همواره در اثر باران مشروب مي‌شوند و داراي آب و هواي مرطوب‌اند. هر قدر تعداد درخت در محيطي کمتر باشد و به جاي آن بوته‌هاي گياه و چمنزار سطح خاک را بپوشاند، به همان نسبت از بارندگي محيط و رطوبت زمين کاسته مي‌شود.
دما و بارندگي از عوامل اقليمي مهمي هستند که ظهور گونه‌هاي مختلف گياهي و رويش آنها را تعيين مي‌کنند. دما بر فعاليتهاي تعرق ، تنفس ، رويش ، رشد و توليد مثل تاثير مي‌گذارد. بارندگي ساليانه عامل اصلي در تعيين انتشار گياهان است. بطور کلي جنگلها ، نواحي پرباران را اشغال مي‌کنند. صحراها در نواحي کم باران ديده مي‌شوند و علفزارها در نواحي داراي بارندگي متوسط وجود دارند. نور سومين عامل اقليمي مهمي است که در رشد گياه ، گل دادن و فتوسنتز آن تاثير بسزايي دارد. بسياري از گونه‌ها نيازهاي نوري نسبتا معيني دارند. برخي از آنها مانند رستنيهاي کف جنگل ، براي رشد به نور کم و بعضي ديگر مانند درختان به نور زياد دارند.
عوامل خاکي
عواملي که در پراکنش ، رشد و بقاي گياه تاثير مي‌گذارند، عبارتند از: دماي خاک ، مقدار آب ، اکسيژن ، مواد آلي ، مواد کاني و درجه اسيدي خاک. دماي خاک در رشد گياه بويژه از لحاظ تاثير در جذب آب و مواد کاني ، عامل موثري به شمار مي‌آيد. در دماهاي پايين ، دراز شدن ريشه متوقف گشته، سبب کندي نفوذ آن به طبقات واجد آب و مواد کاني مي‌شود، لذا ميزان جذب آب و مواد کاني کاهش مي‌يابد. باکتريها نيز در خاک سرد غير فعال‌اند. بنابراين مواد کاني به اندازه کافي در دسترس ريشه قرار نمي‌گيرد. در اين صورت کشتکاران ناگزيرند از کودهاي نيتروژن‌دار استفاده کنند. دماي پايين خاک و هوا ، همراه با بادهاي شديد ، سبب کوتاه ماندن گياهان نواحي کوهستاني مي‌شوند.
عوامل زيستي
گياهان در طبيعت همراه با ساير موجودات زنده ، اعم از جانور و گياه ، زندگي مي‌کنند و از اين رو هر يک از آنها کم و بيش در زندگي موجودات ديگر تاثير دارد. بطور کلي طبيعت ميدان تنازع بقاست و ضعيف همواره مغلوب قويتر از خود مي‌شود. جانوران و پستانداران گوشتخوار ، پستانداران علفخوار را طعمه خود مي‌سازند و علفخواران از رستنيها و گياهان وحشي تغذيه مي‌کنند و کمک آنها به جامعه گياهي فقط ريختن فضولات و تقويت جزئي خاک است.
خرگوش و موش و مورچه خسارات زيادي به جامعه‌هاي گياهي وارد مي‌سازند، ولي در اثر احداث راهروهاي زير زميني خاک را تهويه مي‌کنند و يا آنکه در پراکندگي دانه‌ها و ساير فعاليتها بوم شناسي موثرند. بنابراين جانوراني که در جامعه گياهي زيست مي‌کنند، هر در وضع محيط زيستي خود موثرند و اثرات سودمند يا زيانبخش بر روي آن جامعه باقي مي‌گذارند و حالت تعادل را برقرار مي‌سازند، بطوري که از بين رفتن يکي از آنها موازنه طبيعي آن جامعه را بر هم مي‌زند و دگرگون مي‌سازد.
تنازع بقا يکي از مسائل مهم زيستي جهان گياهي و از خواص عمومي جوامع گياهي به شمار مي‌رود و در بين افراد يک گونه و يا گونه‌هاي مختلفي که در مجاورت يکديگر مي‌رويند و داراي نيازهاي مشترک‌اند و به وجود ديگري نياز ندارند، حکمفرماست. بنابراين تنازع بقا از مشخصات جامعه‌هاي گياهي است.هنگامي که گياه در شرايط مناسب مي‌رويد و در معرفي کمبود مواد غذايي و عواملي مانند نور و هوا واقع نشده است، يعني ريشه آن به راحتي از آب و مواد غذايي استفاده مي‌کند و ساقه و برگ آن نيز از نور و هوا بهره‌مند مي‌گردد و بطور کلي مزاحمتي براي گياه مجاورش فراهم نمي‌سازد، مسئله تنازع بقا مفهومي ندارد.
ولي پس از آنکه تعداد افراد رو به افزايش گذاشت و گياهان مختلف با يکديگر تماس نزديک حاصل کردند و به عبارت ديگر ، اصطکاک منافع بين آنها ايجاد شد، گياه قويتر ، گياه ضعيفتر را حتي اگر از افراد همان گونه باشد، در مضيقه مي‌گذارد و از شرايط زندگي و حق حيات محروم مي‌سازد تا حدي که باعث از بين رفتن آن مي‌شود. بنابراين تنازع بقا معرف کمبود مواد و عوامل مورد نياز براي زندگي گياه است و نشانگر آن است که آب و نور و مواد غذايي به حد کافي در اختيار کليه گياهان ديگر قرار ندارد.
توالي گياهي
بطور کلي مراحل تغيير تدريجي يک اسلامحيستم را که در مدتي طولاني و در طول قرنها رخ مي‌دهد، توالي گويند. در توالي بوم شناختي ، اجتماعات مختلف بطور متوالي و منظم در محل معيني پديد مي‌آيند. ترتيب اجتماعات که از روي سنگ برهنه آغاز مي‌شود و مثلا تا تشکيل يک جنگل بلوط و گردو ادامه مي‌يابد، توالي اوليه نام دارد، يعني قبلا اجتماعي در اين محل وجود نداشته است.
در موارد ديگر اجتماعاتي که در گذشته بوده و از بين رفته‌اند، همچنان بر ويژگيهاي محيط فيزيکي اثر خواهند داشت. به عنوان مثال اين اثر وقتي رخ مي‌دهد که جنگلي با آتش سوزي ويران شود. توالي در اين محل يعني روي خاکي آغاز مي‌شود که با فعاليتهاي اجتماعات پيشين تعديل شده است. بنابراين ترتيب اجتماعات در مناطقي که قبلا در آنها اجتماع زيستي وجود داشته، نمونه‌هاي توالي ثانويه هستند.

اکولوژی :که يکي از شاخه‌هاي زيست شناسي است، مجموعه شناختهايي است که انسان درباره اثرات محيط بر روي موجود زنده و اثرات موجود زنده بر روي محيط و اثرات متقابل موجودات زنده باهم ، دارند. کلمه اکولوژي از لغت Oisalamo به معني مسکن و پسوند Logos به معناي شناخت ، اشتقاق يافته است.
هر يک از شاخه‌هاي علوم براي خود موضوع خاصي دارند و اساس دليل تمايز شاخه‌هاي مختلف تفاوت در موضوعات مورد بحث آنهاست. بر اين اساس مجموعه دانسته‌هاي انسان درباره موجود زنده و اختصاصات آنها در چهارچوب دانش زيست شناسي جمع بندي مي‌گردند. اما به دليل وسعت موضوع شاخه‌هاي فرعي زيست شناسي انتظام يافته و هر يک از شاخه‌ها ، موجودات زنده را در اشلهاي مختلف بررسي و تحقيق مي‌نمايد. اکولوژي را با عبارات زير مي‌توان تعريف کرد: مطالعه روابط متقابل بين موجودات زنده و محيط ، مطالعه ساختمان و کيفيت وقوع پديده‌هاي زيستي در طبيعت ، مطالعه ساختمان و نحوه عملکرد طبيعت و مطالعه ساختمان و فيزيولوژي طبيعت.
مباحثي که در اکولوژي مطرح مي‌شود به صورت زير است. توليد و تجزيه اسلامحيستمها ، جريان ماده و انرژي در اسلامحيستمها ، چرخه‌هاي بيوژئوشيميايي ، هرمهاي اکولوژيک و زنجيره‌هاي غذايي، انواع زيستگاهها ، آلودگيهاي زيست محيطي .... اکولوژي از بين دانشهاي بشر تنها رشته‌اي که به عواقب علم و تکنولوژي مي‌انديشد و نگران افزايش علم و دخالت انسان در محيط است. جمعي اکولوژي را "علم ضد علم" ناميده‌اند چون سعي دارد نقش ترمز را روي ماشين علم و قدرت انسان بازي کند.
تقسيمات اکولوژي
اکولوژي را بر مبناي شرايط مطالعه به دو بخش مي‌توان تقسيم کرد.
اتواکولوژي (Autoecology)
از ديد مکتب فرانسوي اگر يک موجود زنده به تنهايي در ارتباط با محيط مطالعه شود و هيچگونه رابطه‌اي با موجودات زنده ديگر در محيط نداشته باشد اين نوع مطالعه اتواکولوژي است. مثلا گياهان در مناطق نزديک قطب يا در بيابانها در فواصل بسيار دور از همديگر رشد و زندگي مي‌کنند و عملا هيچگونه ارتباط زيستي اعم از حمايت يا رقابت با همديگر ندارند، مطالعه در چنين محيطهايي داخل بحث اتواکولوژي قرار دارد. در مکتب آمريکايي اگر موجود زنده‌اي به حالت منفرد و يا عده‌اي از افراد متعلق به يک گونه واحد در رابطه با محيط بررسي شوند اين مطالعه اتواکولوژي است.
سين اکولوژي (Synecology)
وقتي موجود زنده در کنار موجودات زنده ديگر اعم از اينکه به گونه واحد يا گونه‌هاي متعددي متعلق باشند، زندگي کند، مطالعه اکولوژي چنين موجودي در محدوده بحثهاي سين اکولوژي مي‌باشد. يا به عبارت ديگر اگر موجود يا موجودات زنده در جمع ساير موجودات زنده مورد بررسي قرار گيرد. مطالعه از نوع سين اکولوژي است. مثلا مطالعه يک درخت بلوط يا درختان بلوط در يک جنگل و در جمع ساير گياهان و جانوران.
تفاوت اکولوژي و فيزيولوژي گياهي
تفاوت اساسي اکولوژي و فيزيولوژي گياهي اين است که دانش فيزيولوژي اثرات فرد فرد عوامل محيط را در شرايط آزمايشگاهي بر روي پديده‌هاي حياتي بررسي مي‌کند. به اين معني که کليه عوامل محيط را مصنوعا و در يک حد ثابت در آزمايشگاه ايجاد مي‌نمايد و آنگاه اثرات نوسان يک عامل را بر روي پديده‌هاي زيستي مطالعه مي‌کند. ولي دانش اکولوژي اثرات عوامل محيط را در شرايط طبيعي در روي موجودات زنده بررسي مي‌نمايد.
فرق اساسي شرايط آزمايشگاهي و طبيعت در اين نکته است که وقتي يکي از عوامل محيط در طبيعت تغيير مي‌کند، عده اي از عوامل و شرايط ديگر محيط به تبعيت از همان عامل نوسان مي‌کنند. به همين لحاظ دشواري بسيار مهم مطالعات اکولوژي پيچيدگي شرايط مطالعه است. به علاوه اکولوژي به اثرات موجودات زنده در روي محيط نيز عميقا توجه دارد.
مباحث مورد بحث در اکولوژي عمومي
اسلامحيستم
کليه موجودات زنده يک ناحيه مفروض را که با محيط فيزيکي خود در کنش متقابل هستند. بطوريکه جريان انرژي در آن موجب پيدايش ساختمان مشخص تغذيه‌اي ، تنوع زيستي و گردش مواد گردد و چرخه دقيقا يا تقريبا بسته براي انتقال مواد بين محيط و موجودات زنده برقرار گردد که تثبيت و انتقال انرژي خورشيد را ممکن سازد، اسلامحيستم ناميده مي‌شود. مباحثي که در داخل اسلامحيستم بحث مي‌شود شامل اين موارد است. اجزاي اسلامحيستم ، فاکتورهاي محيطي و شيميايي در اسلامحيستم ، توليد و تجزيه در اسلامحيستم ، جريان ماده و انرژي در داخل اسلامحيستم ، توليدات غذايي در اسلامحيستم ، زنجيره‌هاي غذايي و شبکه غذايي و هرمهاي اکولوژيکي.
اصول کلي در مورد مطالعه محيط
يکي از اين اصول ميدان اکولوژي يا نيش اکولوژي مي‌باشد. منظور از ميدان اکولوژي يک موجود زنده مجموعه‌اي از شرايط محيط است که موجود زنده در طبيعت تحت آنها زندگي مي‌کند. در اين محدوده بايد دامنه نوسان محيط و اثرات آنرا در روي پديده‌هاي حياتي بررسي و مشخص کنيم. از اصول ديگر مي‌توان به عوامل محدود کننده اشاره کرد. در اين مورد دو قانون مينيمم و تحمل بحث مي‌شود.
قانون مينيمم مي‌گويد که عنصر غذايي که کمترين مقدار را در محيط زندگي جاندار حائز است ميزان رشد و نمو آن را تعيين مي‌کند. قانون مينيمم در طبيعت حکومت مي‌کند. قانون تحمل مي‌گويد که وفور و يا شدت عوامل اکولوژيکي مي‌توانند مرزها و امکانات رشد و زندگي جانداران را محدود و معين سازند. در اين مقوله تطابق موجودات زنده با عوامل محدود کننده ، شرايط مناسب يا Optimal در ارتباط با عوامل محدود کننده بحث مي‌شود.
جمعيت
مفهوم و معناي کلمه جمعيت براي اذهان همه مردم آشناست. وقتي مي‌گوييم جمعيت ايران ، منظور همه ايرانياني است که در يک زمان معين در کشور ايران زندگي کرده يا مي‌کنند. از نظر اکولوژي نيز تعريف جمعيت اساسا بر اين مبنا است. جمعيت مجموعه افراد متعلق به يک گونه است که در يک فضاي معين و در يک زمان مشخص زندگي مي‌کنند. زندگي موجودات در حالت انفرادي و اجتماعي عميقا باهم تفاوت است. بررسي جوامع زنده بخش مهمي از دانش اکولوژي را تحت عنوان سين اکولوژي تشکيل مي‌دهد.
آلودگيهاي محيط زيست
ورود هر نوع ماده خارجي به آب ، هوا و خاک به ميزاني که کيفيت فيزيکي ، شيميايي يا بيولوژيکي اجزاي محيط را تغيير داده و به حال موجودات زنده مضر باشد، آلودگي نام دارد. مباحثي مرتبط که در اکولوژي مطرح مي‌شود شامل مواد آلاينده طبيعي ، مواد آلاينده مصنوعي ، تقسيم بندي آلودگيها ، اثرات مواد آلاينده و آلودگي توسط مواد راديواکتيو مي‌باشد.
زيستگاهها
زيستگاهها به مکانهايي اطلاق مي‌شود که موجود زنده گياهي و جانوري در آنجا زندگي مي‌کنند. فاکتورهاي زيادي تعيين کننده نوع زيستگاه موجودات زنده است. زيستگاهها 4 نوع هستند: زيستگاههاي خشکي ، زيستگاههاي آبي ، زيستگاههاي هوايي و زيستگاههاي زيرزميني. که مطالعه اين محيطها و موجودات در آنها در محدوده علم اکولوژي قرار دارد.
ارتباط اکولوژي با ساير علوم
اکولوژي با رشته‌هاي فيزيولوژي گياهي ، گياه شناسي ، جانور شناسي ، ژنتيک و ميکروبيولوژي در ارتباط است

اکولوژی اطلاغاتی و نظام اطلاعاتی
يکي ازاين مقوله ها که توانا سازي محيط است ،گرچه به ظاهرتنها يک دهم مجموعه مقوله ها ست، ليکن ازلحاظ گستره مفهومي بربخش اعظم مقوله ها سايه افکنده است وبحث حاضرنيزدرهمين چارچوب وبا توجه به مفهوم گسترده آن دنبال خواهدشد.
اصطلاح محيط اساسا يکي ازاصطلاحات کليدي اکولوژي است وحتي يکي ازبرابرهاي فارسي اکولوژي رامحيط شناسي دانسته اند.اکولوژي زيستي نيزچيزي جز رابطه متقابل عناصربامحيط و،ازطريق آن ،رابطه ميان خودعناصرنيست.دراکولوژي اطلاعاتي نيز،که بصورت استعاريدرقياسبااکولوژي زيستي به کاررفته است ،همين روابط را به خوبي دريافت.
دانش اکولوژي ،اصطلاحا،به مجموعه شناختهايي اطلاق مي شودکه انسان درباره تاثيرمحيط برموجودات ،تاثيرموجودات برمحيط وروابط متقابل ميان خود موجودات درآن محيط به دست مي آورد.
به اعتبارهمين توصيف ازدانش اکولوژي زيستي ،اکولوژي اطلاعاتي نيز شامل تاثيرمحيط برعناصراطلاعاتي ،تاثيرعناصراطلاعاتي برمحيطوتامل ميان عناصراطلاعاتي دربستروحيط خاصي است.استالدرهدف اکولوژي اطلاعات درک مشخصه هاي محيط مي داند،بدين منظورکه بتوان ازقابليتهاي آن بهره مندشد،ازخصارات آن پرهيزکرد،وتوصعه وارتقاءآن راتضمين نمود(استالدر،1998) .ناردي و اودي(1999،ص49) اکولوژي اطلاعاتي راسيستمي ازمردم ،فعاليتها ،ارزشها،وفن آوريها درمحيط محلي خاصي تعريف کرده اند.اين گونه توصيف ها،گرچه بابيانهاي گوناگون ،توسط محققان مختلف حوزه هايي اکولوژي واطلاع شناسي نيزارائه شده است.
عناصر اين تعريف ها وتوصيف ها رامي توان درچندمفهوم عمده خلاصه کرد:
1- سيستم بودن . اکولوژي اطلاعات مجموعه اي ازاجزاءوروابط متقابل بسيارقوي واستوارميان آنها ونيزوابستگي اجزا به يکديگراست،به گونه اي که هرگاه جزئي ازاين سيستم تغييرکند.کليت سيستم راتحت تاثيرقرارخواهدداد. اين تغييرخواه درعناصرمحيطي نظيرارزش ها،رسانه ها، يا فن آوري هاباشديا درباورها، فعاليت ها، يا خلاقيتهاي مردم ،يا درنظام توليدومصرف ، يا تحليل اطلاعات به عنوان عوامل فرهنگي،نظام اکولوژيکي رامتاثرخواهدساخت.
اسلامحيستم ها درمطالعات
اکولوژيکي ، تقسيمات کوچک تري ازاکولوژي هستندکه ارکان اصلي چنين نظامي را تشکيل مي دهند،که گرچه خودمتشکل ازعناصرمتعاملي هستندکه همپاي هم ودرمجموع هدف وغايتي رادنبال مي کنند. ازطريق ارتباط سايراسلامحيستم هاي محيطي خاص ، نظام اکولوژي ويژه اي راپديدمي آورند.
ازآنجايي که تغيير ازجمله کليدهاي اصلي سنجش ميزان اثرگذاري يااثرپذيري دريک اسلامحيستم است ،هرگاه حذف يک عنصرازنظام اکولوژي تاثيري برجريان روابط وعملکردها پديدنياورد، مي توان آن رابي ارتباط وخارج ازعرصه اکولوژي خاص دانست ؛خواه اين عنصربه مولفه هاي محيط نسبت داده شده باشديابه عوامل مربط به عناصراکولوژي .
تنوع: دراکولوژي اطلاعاتي – همچون اکولوژي زيستي که هرگزنمي توان ازيک نوع گياه ،يک نوع حيوان ،يک نوع خاک ،يک نوع زيست ،ومانندآن سخن گفت – ماباانواع مردم درمراتب ،مشاغل ،سنين ،جنسيت ها،عادت ها باورها ،ونگرش هاازيک سو،وانواع ابزارها،رسانه ها،وفن آوري ها ازسوي ديگرمواجهيم .همين تنوع،اسلامحيستم هاي اطلاعاتي راازمجامع اطلاعاتي متمايزمي سازد.مجامع اطلاعاتي ازنوعي همگوني اجزاء وعناصربرخوردارند؛ نظيرمجامع علمي ،مجامع مذهبي،وجزآن امااجزاءاسلامحيستم هاي اطلاعاتي همان قدربايکديگرمتفاوتندکه اجزااسلامحيستم زيستي خاصي درکويريادرحاشيه يک درياچه .آنچه عناصريک اسلامحيستم رادرنظامي واحدگردمي آوردنه همساني آنها که وابستگي شديدآنهابه يکديگربراي ادامه حيات ونيل به نوعي پايداري است.
دراکولوژي اطلاعاتي ،افراد- به عنوان اجزاءوعناصرمتشکله نظام اکولوژي – قرارنيست ازعادات يکساني برخوردارباشند،يکسان بينديشند،نيازاطلاعاتي يکساني داشته باشند،يادربرخوردبارسانه هاي مختلف وفن آوري هاي گوناگون واکنش مشابهي ازخودنشان دهند.درکاين گونه تنوع اکولوژيکي براي شناخت مسائل ويافتن راه حل ها ومجراي مناسب کليه اجزاوعناصرنظام ضروري است .
هم – تطوري. هيچ اکولوژي سالمي ازپويايي بازنمي ايستند، حتي اگربه مرحله اي ازپايداري رسيده باشد؛ زيراحفظ پايداري مستلزم وجودجريان مستمري ازتحولات ودگرگوني هاست که به صورتي منظم وطبق الگويي مشخص رخ مي دهد. پيدايش ارزشي خاص يا فن آوري ويژه دراکولوژي اطلاعاتي سبب تغييردرعملکردهاوفعاليت هامي شودوبرآينداين تحولات که ازطريق وابستگي عناصربه يکديگربه صورت موجي سراسرنظام اکولوژي راطي مي کند،کل نظام رامتحول مي سازد. تطوراکولوژي هاي اطلاعاتي ازطريق انديشه هاي نو، ابزارهاي حديد،فعاليت هاي نوين ،ونوع مهارت هايي که درآنها ظهورمي کند(ناردي و اودي،1999ص52)حاصل مي گردد.
چنين تحول همپاوهمسويي زماني رخ مي دهدکه تمام اجزا- به مثابه عناصرمتشکله نظام اکولوژي – درآن سهيم باشند. به طورمثال ، زماني آموزش ازطريق اينترنت درمدارس تحقق مي يابد که معلم وشاگردروح چنين نظامي رادرک کنند، مديريت مدرسه آن رابپذيرد، فن آوري لازم دردسترس باشد، انگاره هاي درسنامه ها تغييرکند، شرايط تمرين ودانش افزايي مناسب درخانواده مهيا باشد،نظام مخابراتي قادربه پاسخگويي به خيل عظيمي ازکاربران باشد، اين فراينددرکليه سطوح ومقاطع به فراخورهرسطح ومقطع – به طورمستمردنبال گردد،ومواردمتعددديگر. تنهاازاين طريق است که مي توان ازتحول همزمان وهمپادراکولوژي سخن گفت ،ودرچنين حالتي است که طبعا کل نظام اکولوژي نيزمتحول خواهدگرديد. هم- تحولي بدان معناست که کليه شئون فرهنگي ،اجتماعي،وفني هم درمحيط اکولوژي وهم درعناصرزنده اکولوژي پابه پاي يکديگرتحول يابند.
اگربه پيوستگي متقابل عناصراکولوژي نينديشيم وضرورت چنين پيوندي رابراي تطورهمسووهمپا ازطريق جريان همکنش درک نکنيم ،ورود هرنوع فن آوري به عرصه هاي خاص يا لايه هاي محدودچيزي جزايجاد" اسلامحيستم گلخانه اي " نخواهدبود.اسلامحيستم گلخانه اي اسلامحيستمي است که جداي ازمحيط واقعي اکولوژي به حيات خودادامه مي دهد. اما هيچ گاه بااسلامحيستم اصلي پيوندنمي يابدوهرگاه مرزهاي گلخانه اي راازميان برداريم وعناصر گلخانه اي رابامحيط واقعي روبه روکنيم ،موردپذيرش اکولوژي قرارنخواهدگرفت وبي آنکه تاثيري برنظام اکولوژي بگذارندازميان خواهدرفت.
4- گونه هاي کليدي. درهراکولوژي انواع وگونه هاي مختلفي حضوردارندکه داراي پيونداجتناب ناپذيري بايکديگروبامحيط هستند،اماگروهي ازاين انواع نقش کليدي برعهده دارندوحضورآنها درتکامل وبقاي هراسلامحيستم سهمي تعيين کننده دارد.دراکولوژي اطلاعاتي ،زماني که فن آوري ويژه اي راواردسيستم مي کنيم ،نمي توانيم نقش کساني را که توليدياکاربردآن را مي آموزندياشرايط استفاده ازآن رافراهم مي کنند ناديده بگيريم . حمايت ازکاربرد موثرفن آوري نيازبه کساني داردکه درنقش تسهيل کننده ،برگرداننده زبان آن به زبان قابل درک عناصراستفاده کننده ،معلمان ،ياکتابداران واطلاع رسانان عمل مي کنند
اين ميانجي هادرواقع پل ارتباطي ميان ابزارها وفن آوري هاي جديدازيک سووکاربران آنها درعرصه هاي مختلف ازسوي ديگرند.گرچه درظاهرامرتنها حضورفن آوري وکاربران آن مشهوداست وسازندگان اين پل ارتباطي درصحنه حضورندارند وگاه ازديدمشاهده گران نيزناشناخته مي مانند،ليکن بدون وجودآنها هرگزارتباطي ميان اين دوعنصر- يعني انسان وفن آوري – برقرارنخواهدشدوطبعاجزومولفه هاي اسلامحيستم هاي اطلاعاتي نيزقرارنخواهدگرفت.
قابل درک کردن هرفن آوري نيازبه مترجماني داردکه زبان سيستم را به زبان قابل درک محيط اکولوژي وعناصرمتشکله آن برگردانند،درک قابليت هاوظرفيت ها ي هرفن آوري وضرورت استفاده ازهمه آن قابليت هاوظرفيت هارابشناسانند. ونظام توليدوذخيره سازي اطلاعات رامتناسب بانيازهاوعادت هاي رفتاري درروياروي باابزارها همسازکنند. درواقع ،فن آوري هامتکي برتسهيل وآسان سازي ناشي ازعملکردميانجي هاست که آنها را متناسب باشرايط محيط شکل مي دهند.
5- تعلق به محل . محل وسکونتگاه جوهره اکولوژي اطلاعات است .ابزاريافن آوري واحدي ممکن است دراسلامحيستم هاي گوناگون کاربردهاي مختلفي راسبب شودوبه همين اعتبارآن رابا همان اسلامحيستم هاي گوناگون کاربردهاي مختلفي راسبب شودوبه همين اعتبارآن راباهمان نام ياکاربردبشناسند. رايانه درکتابخانه ها نقش وکاربردي مي يابد که با همان رايانه درنظام نشر،يابانک متفاوت است . هريک ازاين جايگاه ها به فن آوري هويتي مي بخشد که باکاربردآن درهمان جايگاه سازگاراست.
اين نکته دراسلامحيستم هاي کلان ترنيزصادق است. يعني دراکولوژي يا جامعه باهمه تنوع فرهنگي ،اقتصادي ،آييني ،وعلمي اش ،ابزارواحدي ممکن است به گونه اي مورداستفاده قرارگيردکه باجوامع ديگرمتفاوت باشد. حتي نامگذاري ابزارها نيزمتاثرازنظام اکولوژي ارزشي ،فرهنگي ومانندآن است. نام هايي چون آچارشلاقي ،آچارلوله گير؛يا اجزاءفني خاصي نظير تسمه پروانه ،سگدست وازاين قبيل نه تنها بيانگرآميختگي ابزارباباورها وفرهنگ هاست. بلکه گاه انعکاس دهنده کاربردهانيزهست. وبه قولي ((طرحان ابزارها مسئول فراهم آوردن کارکردهاي مفيدومشخص اند، اما کاربه اين مرحله ختم نمي شود،بلکه کاربران ابزارها نيزمسئول سازگارکردن آنها بامحيط هستند تابراي استفاده درآن محيط معني بيابند)) (ناردي واودي،1999،ص55).
اين امرزماني اهميت بيشتري مي يابدکه ابزاريا فن آوري ازجايي خارج ازاسلامحيستم واردآن شده باشد. چنين عنصري هرگاه قرارباشدتبديل به جزئي از اسلامحيستم شودمي بايست بتواندباسايراجزاءتعادل يابدوبه صورت گرهي ازشبکه آن سيستم درآيد،به گونه اي که حذف آن ازاسلامحيستم تمام نظام اکولوژي رادچاراختلال کنديادرحدقابل ملاحظه اي ازکارآيي آن بکاهد." اينکه فن آوري اطلاعات في نفسه داراي سرشت واحدويکساني است تلقي ساده انگارانه اي است"(کاپورو،2000) .
بومي بودن ازمشخصه هاي مهم اکولوژي اطلاعاتي است . همه ماشناختي ازاکولوژي هاي محلي خودداريم که براي ساکنان خارج ازاين
اکولوژي قابل درک ودستيابي نيست . به همين اعتبار، نمي توان کاربردفن آوري ويژه اي دراسلامحيستمي خاص راالگوي لايتغيراستفاده ازآن فن آوري دراسلامحيستم ديگري پنداشت. پيشوندهمه اجزاءوعناصروهمسويي حرکت جمعي شرط لازم هراکولوژي اطلاعاتي است وهمين مفهوم است که اکولوژي راازجغرافياي طبيعي- به عنوان وجه مميزه بخش هاي جغرافيا يي- متمايزمي کند همسويي ،درک مشترک ،کاربردهمگون ابزارها وتکنولوژي ها ،ارزشهاي مشابه يا قابل فهم مشترک ،مولفه هايي است که درنظام اکولوژيکي ضروري است ؛اما درجغرافياي طبيعي وحتي سياسي لزوما نمي توان يافت.
6- تعادل اسلامحيستم ها. دربحث ازمفهوم جامعه اطلاعاتي معمولا دواصطلاح رامي توان ازيکديگر تميزداد:جوامع اطلاعاتي وجامعه جهاني اطلاعات .دررويکرداکولوژيکي ، از جوامع اطلاعاتي به اسلامحيستم هاي اطلاعاتي تعبيرمي شودوجامعه جهاني اطلاعات نيزممکن است ،ازاين ديدگاه ،اکولوژي جهاني تلقي گردد.
اما ،همان گونه که ازاشارات پيشين مي توان دريافت ،دررويکرداکولوژيکي چيزي به نام اکولوژي جهاني وجودندارد.آنچه هست شبکه اي ازاسلامحيستمهاي اطلاعاتي است که بايکديگردرتعاملندوپيوسته خروجيها ووروديهايي رابايکديگردادوستد مي کنند. شرط قرارگرفتن درشبکه اي چنين کلان آن است که به درک اکولوژيکي محلي وبومي خودنائل آمده باشيم تابتوانيم گرهي پوياازآن شبکه باشيم ورودي متناسب وضروري اسلامحيستم خودرادريافت کنيم ؛ودرنظام توليد،جهت ارائه خروجي هاي قابل استفاده براي اسلامحيستمهاي ديگرفعالانه گام برداريم . براي نيل به چنين مهمي مي بايست نخست تعامل
اکولوزيکي بومي خودرابه درستي باورکنيم ودرجهت تعالي آن بکوشيم تحقق جامعه اطلاعاتي جهاني درگرويک سلسله توافقهايي است که برمعيارهاي مختلف حمايت ازقوانين تجارت ،حق مولف ،آموزش ،ومواردي ازاين نوع درسطوح ملي صورت گرفته باشد(کوري ،2000،ص87) .اين معيارها زيرساخت ها شرايط لازم براي حضوريامشارکت درنظام جهاني است .
باتوجه به ميزگيهاي اکولوژي اطلاعاتي ،مي توان دريافت که حضورهمه اين ويژگيها شرط لازم براي شکل گيري اين نوع اکولوژي تعاريفي که فرانک وبسترازجامعه اطلاعاتي گردآورده است درپنج موردخلاصه مي شود.که کارشناسان مختلف ازديدگاههاي متفاوت به آن نگريسته اند. غلبه فن آوري ،وجه خاص اقتصادي ،گرايش مختلف شغلي ،ويژگيهاي مکاني (فضايي )،ومشخصه هاي فرهنگي رويکردهاي پنج گانه به جامعه اطلاعاتي است ؛که برخي محققان بيش از يکي ازاين رويکردها را براي تعريف جامعه اطلاعاتي پذيرفته اند(وبستر،1381،ص12) .اکولوژي اطلاعاتي ، اما ، هرگز نمي تواند بريک يا چندويژگي متکي باشد. درهر اسلامحيستم اطلاعاتي نه تنها همه ويژگيهاي پيش گفته حظورقطعي دارند،بلکه عناصرديگري نيزبرآنها افزوده مي شودومهمترين اينکه تعامل ورابطه ميان اين عناصروجه غالب وبارزاکولوژي اطلاعاتي است ؛ ومفهوم رابطه تابدان پايه حائز اهميت است که مک لوهان اعتقادداردمعناي معنا رابطه است (مک لوهان ،1972) .
همان گونه که حيات
اکولوژي زيستي برحيات موجودات زنده- اعم ازگياه وحيوان – استواراست،اکولوژي اطلاعاتي نيزمتکي برانسان است ،به گونه اي که برخي صاحب نظران اکولوژي اطلاعاتي رانوعي "مديريت اطلاعات انسان – محور"مي دانند(داون پورت،1997،ص11). چنين رويکردي انسان رادرمرکز مديريت قرارمي دهدوفن آوري رابه حاشيه ،يعني جايگاه اصلي آن ،مي راند.رويکرداکولوژيکي به مديريت اطلاعات به مراتب معتدل تر،رفتارگرايانه تر،وعلمي ترازطرح هاي عظيم معماري اطلاعات ومهندسي ماشين آلات است .


تولید و توزیع مرغوبترین نهال های اصلاح شده پیوندی
و زیباترین گیاهان آپارتمانی
تولید و عرضه نهال :

هلو  شلیل  الو  زردالو  سیب  گلابی  گیلاس  آلبالو  گوجه سبز  خرمالو و...
در رقمهای مختلف ایرانی و خارجی
ودرختان غیر مثمر

نهالستان

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 491
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 271
  • آی پی دیروز : 286
  • بازدید امروز : 1,186
  • باردید دیروز : 1,371
  • گوگل امروز : 6
  • گوگل دیروز : 18
  • بازدید هفته : 8,074
  • بازدید ماه : 18,780
  • بازدید سال : 91,566
  • بازدید کلی : 3,171,463